Femme De Couleur

Woman of colour

Femme De Couleur

Woman of colour

پیام های کوتاه
  • ۲۳ اسفند ۹۵ , ۰۲:۴۱
    I Wonder
بایگانی

از دید من تعلق می‌گیره به این عنوان :)


دم عید شد و باز حسرت روبوسی با ریشای تیز خاکستریت


۶ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۲۵ اسفند ۹۵ ، ۲۲:۴۵
حدیث
یه سری فیلم ها هستن که بعد از پایان آدم رو با یه سو وات خاصی روبرو می کنن :/ نمی دونی عیب از تو بوده که نگرفتی عظمت و شکوه اثر رو یا نه حقیقتا عیب از خود فیلمه بوده!! بعد میگی پس این مدح و ثناها و این اسکار فیلم چی میگه :/
نامبرده فیلم Moonlight را منظور می باشد :|
تا قبل از مون لایت واندرینگ بودم از ۱۴ تا اسکاری که دادن به لالالند و بعد هم درو کردنشون، آمــــــــــا بعد از مون لایت حقیقتا ... *___*
خدا وکیلی عیب الان از منه یا فیلمه؟ :|
۱۱ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۵ ، ۰۲:۴۱
حدیث

طبق برنامه قرار شد یه روز 70 صفحه و یه روزم 80 صفحه بخونم تا 8 روزه کتاب حدودا 600 صفحه ای که دستم گرفتم رو بخونم و تموم بشه!

بعد از سه روز طبق برنامه خودم رو ملزم به خوندن کردن، روز چهارم ییهو به خود اومدم دیدم 120 صفحه خوندم و حتی بیشترم جا دارم بخونم منتها کارهای جانبی پیش اومده باعث شدن به همون 120 صفحه بسنده کنم و رضایت بدم ولی با همین 120 صفحه چنان غرق در احوالات غرورآمیز نسبت به خودم و سرعت ییهویی رو به فزونیم شدم که بیا و ببین! منتها به یک روز نکشید دوام این شور و شعف درونی، چرا که فرداش هر چی زور زدم از 20 صفحه بیشتر نتونستم بخونم :| قشنگ کائنات رو به صورت دو نقطه هار هار تو اتمسفر موجود در دور و اطرافم حس کردم :/

الانم چند روزه کلا اصن هیچی نخوندم، کتابه همونجور نصفه مونده :|


از همین کتابه:

"وقت آزاد زیاد دارم. وقت آزاد باعث می شود آدم ها فکر کنند، تفکر باعث می شود مردم به شکل بیمار گونه ای متوجه خود شوند و در صورتی که بی نقص و بی چون و چرا نباشی، این در خود فرو رفتن منجر به افسردگی می شود. برای همین است که افسردگی دومین بیماری شایع جهان است. "

جز از کل_استیو تولتز

+کتاب خوبیست :)

++دچار مرض ناتوانی در کامنت گذاشتن شدم -__-


۱۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۰ اسفند ۹۵ ، ۲۳:۰۳
حدیث
اگه چند روزه چیزی به عنوان خروجی از اون بخش بلاگرانه اتون درنیومده و یه جورایی حتی ناامیدتون کرده، کافیه تصمیم بگیرید؛ خیلی خب بسه دیگه یه چند وقت رو اصلا نه می نویسم نه می خونم و نه کامنت می ذارم، خاموشِ خاموش و دووووور خواهم شد ازین دیار و این صوبتا گونه، با خودتون اتمام حجت کنید بعد طولی نمیکشه که می بینید به طور وحیِ منزل ساعت ۴ صبح دلتون می خواد حتماااااا یه پست ثبت کنید :|
خلاصه که اگر کمرنگ شده اید و بی انگیزه و نیستید، درحالیـــــــــــــــکه می خواهید باشید، با خودتون اتمام حجت کنید یه مدت اصلا درشو تخته می کنم راحت و آسوده، بعد بلافاصله چند ساعت بعد حتما یه پست رو خواهید گذاشت بی برو برگرد و جوری که اصلا نتوانید در برابر پست شدنش مقاومت کنید با هر مضمون و به هر وسیله ای که شده :دی
۸ نظر موافقین ۸ مخالفین ۰ ۱۹ اسفند ۹۵ ، ۰۴:۱۹
حدیث

یه بار که همون بار اول بود با رضا دیدیمش، بعد بار دوم چیپس و پفک خریده بودیم و مزه نمی داد خالی خالی بخوریم و فلش رو زدیم به ال‌سی‌دی که فنتاستیک بیتسز رو ببینیم منتها تلوزیون کیفیت فیلم رو ساپورت نکرد و فیلم پخش نشد! چون قشنگ بود تصمیم گرفتیم همین رو دوباره ببینیم:) جمعه هم چون بچه ها_امیرحسین و سیاوش_ خونه ی مامان بزرگم داشتن دیگه می رفتن رو اعصاب گذاشتم براشون که بشینن، ببینن و ساکت باشن و نشستن و دیدن و خوششون اومد و تمام مدتش هم صداشون درنیومد :دی بعد دوباره غروبش تشنجات بالا گرفت و به بهونه اینکه سروش و سارا نبودن و ندیدنش، باز گذاشتیم دیدیمش _تا اینجا 4 بار :-) _ بعد رضا میگه تازه جمعه ی دیگه هم باید دوباره ببینیمش چون علی و امیر هنوز ندیدنش :|

خلاصه الان دو روزه این دیالوگش (که توی عنوان نوشتمش) به قول جولیک کرم گوش وار افتاده رو  زبونم و ولم نمی کنه :/

Moana رو ببینید :) _ما که 4 بار دیدیم، که احتمالا 5 بارخواهد شد :دی _

لینک دانلود


پ.ن: از بین اسامی که نام بردم تنها سروش و سیاوش و امیرحسین به ترتیب 11 و 9 و 8 ساله هستن، وگرنه باقی اسامی متعلق به یک مشت خرس گنده عست که انیمیشن ها رو از سروش و سیاوش و امیرحسین صد پله با ذوق و شوق تر حتی می بینیم :دی

۴ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۵ ، ۲۳:۰۰
حدیث
گاهی وقت ها هست که زندگیت یه گره کور داره، یه مشکل و یه مسئله که هیچ راه حلی واسش نیست جز اینکه باهاش کنار بیای، حتی اگه زندگیت رو کاملا کوفتی و غیرقابل تحمل کرده باشه، بازم چاره ای نداری، چون یه گره کور، یه گره کوره!!!
ولی گاهی وقت ها هست که حال و روزت مثه یه کلاف سردرگم می مونه!! بعد که میشینی و سر فرصت این کلاف رو سوا می کنی و تر و تمیز یه گلوله ازش جدا می کنی، هم می فهمی که دردت چیه و هم درمونش رو می فهمی، منتها ... منتها بازم سر همون خونه ی اول می مونی، همچنان روزهات گند و مزخرفن، همچنان سرخورده ای و مثه یه مرغ سرکنده بی آرامش و بی قراری، چون درمونی که دردت داره، راه حلی که مشکلت داره آسون نیست، چون تو شجاع نیستی، چون شجاعتشو نداری ...

و اینجاست که آرزو می کنی کاش با یه گره کور طرف بودی...
۵ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۵ ، ۰۳:۲۴
حدیث

از دید و نظر من در یک کلامشو اگه بخواین: خیر :دی

و با توضیح و تفضیلاتشو اگه بخواین: همچین حکتی به نظر من مناسب هر کسی نیست! یعنی مناسب من که نبود یا بهتر بگم برای هر کسی شاید رضایت بخش و دوست داشتنی نباشه و برعکس ممکنه حوصله‌سربر بشه حتی! چون این چالش به نظر من فقط مناسب کسایی هست که دوست دارن کتاب بخونن ولی نمی دونن چی بخونن! یعنی هیچ ایده و نظر و آیدیایی عملا برای شروع، با هیچ کتابی ندارن! در اینجا و در این شرایط این جرکت 12 مرحله ای به نظرم، مناسب و مفید می تونه باشه و حتی می تونه استارتی باشه تا موتور کتاب خونی این افراد رو راه بندازه!

آمــــــــا من

من خودم ولی، یه لیست بلند بالا دارم که اتفاقا چند روز پیش نشستم مرتب و دسته بندیش هم کردم(از لحاظ نویسنده هایی که دوستشون دارم و از لحاظ اینکه چه ترجمه ای از چه کتابی بهتره و یا چه انتشاراتی رو بیشتر دوست دارم و اینجور دسته بندی ها، تا دیگه موقع خرید دچار تعلل نباشم) که این لیست، برای خودش داستان ادامه داردیه که همچنان هم بهش کتاب اضافه خواهد شد (الان تقریبا حاوی 34 تا کتابیه که دوست دارم حتما بخونمشون) خوب دیگه شما حساب کنید با یه لیست بلند بالا از کتاب هایی که مشتاق هر چه زودتر خونده شدنشون هستم، یه چالش فقط این وسط کم بود که فقط سه قسمتش اگه اشتباه نکنم با کتاب های موجود در لیست مچ شد و تونستم فقط سه تا از کتاب های لیست رو درش بگونجونم :| یعنی عملا به حرکتی تبدیل شد که باعث شد از برنامه ی مطالعاتیم(:دی) عقب بمونم، واسه همین کمی برام به صورت اجباری و وظیفه ای دراومد و لذا لذت چندانی در بعضی از قسمت هاش نبود و یه جور فرسایشی شد :/

لذا، از دید من یک خیر نصیب این چالش شد! حالا کسانی که در پی پست های چالش ابراز علاثه می کردن که دوست دارن اونا هم توی این چالش شرکت کنند، دیگه ببینند خودشون توی چه دسته ای هستند، اگه خودتون برای خودتون یه لیست دارین از کتاب هایی که در نظرتونه تا بخونید خوب نصیحتم به شما اینه که همون لیست خودتون رو بچسبید و چالش رو بیخیال بشید ولی اگه جزو کسایی هستید که نمی دونید چی بخونید، احتمالا این چالش مناسب شماست :)


۶ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۵ ، ۰۱:۰۲
حدیث
۸ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۵ ، ۰۱:۱۲
حدیث

 

Avril Lavigne .When you are gone

 


موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۵ ، ۱۵:۴۰
حدیث

یکی از قانون ها و فرهنگ هایی که این روزها دیگر باید کم کم در دل زندگی مان بگنجانیمش، فکر می کنم این باشد که: " به سلفی گرفتن های همدگیر احترام بگذاریم و سعی کنیم درک و رسپکت لازم را در این مواقع از خودمان بروز بدهیم" حتی وقتی که بالای یک سرسره ی یخی که اتفاقا آن قسمتش از همه جایش شیشه ای تر و سرتر است ایستاده ایم_به عبارت دقیق تر نشسته ایم بر توییپ_ و منتظریم تا نفرات جلویی ترمز دستی توییپ شان را بکشند و سُرشان را بخورند تا ما هم سُرمان را بخوریم _کاری که معمول است و انتظار می رود_  ولی خوب جلویی های ما علاقه دارند حتما یک عکس سلفی از همین لحظه و از همین نقطه نشسته بر توییپ در بالای سرسره داشته باشند و همچنین فیلم استارت زدنشان را نیز، که برای این یکی منتظر می مانیم وسط آن هوهوی باد بالاخره صدای طرف به گوش فامیلش برسد و فامیلش بیاید و مونوپاد را بگیرد و بعد قلق گوشی و مونوپاد طرف را هم همان دم و همان جا یادش بدهند و بعد و بالاخره یک دو سه حررررکت از فامیلشان و یوهوووو و سوت و جیغ و هورا از جلویی ها به گوش برسد و ترمز دستی های ما که دو دست و پای پدر جان می باشند بالاخره خود را رها بنمایند تا ما یک عدد سُر ناقابلمان را بخوریم :|



#پیست_اسکی

۹ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۹۵ ، ۰۰:۲۲
حدیث