امروز برای اولین بار بعد از سال ها اکانت داشتن توی اینستاگرام, یه نفر اومد توی دایرکت هر چی خواست بارم کرد و هر صفتی که از دستش اومد رو بهم نسبت داد.
من عصبانی نشدم, غمگین هم نشدم و فقط ناراحت شدم! و خیلی سخت خودم رو فقط دارم کنترل می کنم که جوابی بهش ندم! چون آدمی که وقتی در برابر نظری که نسبت به استوریت داشته بهش میگی من صلاح خودم رو بهتر میدونم و خودم میدونم چی بهم صدمه می زنه و چی نمی زنه و به خودم ارتباط داره بخوام چیو بیان کنم و نکنم, برمی گرده یه طومار فحش و بد و بیراه نثار آدم می کنه! هر جوابی بهش مثل تف سر بالا میمونه!
چون خیلی جالبه, چطور خودش می تونه و مجازه بیاد و برای من تعیین و تکلیف کنه و زود با من صمیمی بشه و بخواد منو نصیحت کنه و بهم بگه خوبه چی بذارم توی پستم و چی نذارم! ولی من وقتی رسمی بهش میگم دلیلی نمی بینم کسی بهم این مسائل رو یادآور بشه, باید اون همه فحش دریافت کنم :|
یک جایی باید راجع بهش حرف می زدم یه کم دلم خنک بشه :))) تا نرم جوابشو ندم و همچنان بسوزه :دی. الان که فکر می کنم عصبانی هستم :دی
شخص مورد نظر پسرِ جاریِ خاله ام میشه یا به عبارتی پسرعموی ِ پسرخاله ام! یا شوهرخاله ی من میشه عموی این آقا پسر که به قول خودش خیلی لوتی و بامرام هست :دی ولی سریع دختری رو که نمی خواد باهاش صمیمیتی داشته باشه رو می کشه به باد فحش که فکر کردی سلبریتی کسی هستی و خلا شخصیتی داری و بی شخصیتی و شعور نداری :))) بله همه ی اینا من هستم :دی
+به نظر شما بهترین واکنش همین جواب ندادن هست؟