Femme De Couleur

Woman of colour

Femme De Couleur

Woman of colour

پیام های کوتاه
  • ۲۳ اسفند ۹۵ , ۰۲:۴۱
    I Wonder
بایگانی

سکانس به جان خودوم اگه مو‌ام ۶۵ باشوم**

شنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۵، ۰۳:۰۰ ب.ظ

یکی از سرگرمی‌هایی که مهمون‌های ما وقتی میان خونه‌ی ما دارن، اینه که یه دور نوبتی قبل شام و یه دورم بعد شام می‌رن روی ترازویی که همیشه گوشه‌ی خونمونه!! ما قشنگ تو دو نوبت مراسم وزن کشی رو همیشه شاهد هستیم :دی 

کلی هم از قِبَلش شوخی و خنده و تیکه و اینا درمیاد! مثلا من همیشه تو دور اول وزن کشی با یه کاغذ و مداد دوان دوان و مثلا نفس نفس خودمو می‌رسونم پای ترازو که وزن قبل شامتونو یالا بگید تا بنویسم که می‌خوام با بعد شامی که می‌دیم بخورید مقایسه کنم، که دم در، رفتتی هرچی بهتون اضافه شده باشه باید حساب کنید:)))) 

دیگه از بعدش نگم که هرکی قبل از رو ترازو اومدن دو سه دور میره دستشویی، یکی تقلب می‌کنه دستشو می‌گیره به دیوار، یکی پاهاشو فشار می‌ده رو ترازو، یکی کج وایمیسه رو ترازو و خلاصه که هیییش کی زیر بار افزایش نمی‌ره :دی

تو فامیل مادری سنگین وزن‌ترینی که داریم، نزدیکای صد کیلویه( آقا می‌باشد) ولی تو فامیل پدری( که همین ایشون اینا دیشب مهمون بودن) سه تا بالای صد کیلو از قرار یه زن‌عموی ۱۰۵ کیلویی، یه شوهر دخترعموی ۱۱۰ کیلویی و یه شوهر عمه‌ی میزون ۱۰۰ کیلویی داریم :))

شوهر عمه‌ام دیشب دیر اومد و لذا تو  دور اول وزن کشی نبود،اونوقت تو دور دوم که رفت که بره رو ترازو، زن‌عموم بدو بدو خودشو رسوند سر ترازو تا شخصا خودش وزن رو اعلام کنه  تا مگه ثابت کنه شوعر عمه‌ام ازون چاق‌تره که خودش سوم باشه تو رقابت :دی حالا شوهر عمه‌امم ازون ور زیر بار ۱۰۰ نمی‌رفت ( انگار که حالا ۱۰۰ و ۹۸ چقدررر فرقشه:دی) و با لهجه اراکی هی می‌گفت نیسُّم نیسُّم، به جان خودوم ۱۰۰ نیسُّم، ببین ای ۹۸ :))) 

**عنوانم اشاره داره به اینکه، مدیونید اگه فکر کنید ما این نیسُّم نیسُّم رو ول نکرده و چیزش را تا پایان مهمونی دراوردیم =-)

موافقین ۵ مخالفین ۰ ۹۵/۰۹/۲۷
حدیث

نظرات  (۱۶)

ولی همین قضیه چقد فان میکنه مهمونیتونو.. ایول خیلی خوبه :))) 
نیسُم =))  دقیقا همیشه همینه خدا نکنه تو یه جمع یه موضوعی واسه شوخی و خنده و اینا باشه به قول تو چیزشو درمیارن :)))
پاسخ:
آره تو مایه های خدایا این شادیو از ما نگیر و اینا :)))
۲۷ آذر ۹۵ ، ۱۵:۲۰ بانوی عاشق
یادش بخیر
اون سال ها ک من بزو ب ۶۵ میرسیدم همین مراسم وزن کشی خونه دایی کوچیکه برگزار شد و همه ب ما حسرت بردن و ای کاش ها سر دادند
وحالا بعد گذشت سالها ب جان خودوم اگه موام ۷۵ باشوم :دی
پاسخ:
وایی خدایا این 65 نیسُم ما رو یه بار از ما نگیره ، وااییی :/

((-: یادم باشه خونتون نیام پس
پاسخ:
حالا تررررررو خدا بیا :))))
همه اینا به کنار اونایی که لباساشونو تو مهمونی در میارنو با لباس زیر میرن رو ترازو هم یه دنیای ان
پاسخ:
شما احیانا تو ناف لس آنجلس زندگی می کنید که ازین بعضیا دارید؟ :)))
ما نداررررریم دیگه ازین بعضیا =))))
ما هم خونه عمه ترازو و وزن کشی داریم!!! ولی خوبه! مایه تفریح و نشاطه!
پاسخ:
اوهوم^___^
فقط کامنت مصطبه:)))))))))))))))
پاسخ:
:))))
۲۷ آذر ۹۵ ، ۲۰:۱۸ فرزانه شین
ما تو خونه عموم این مراسمو اجرا می کنیم(:
پاسخ:
مراسماتون پایدار :دی
تا باشه از این وزن کشیا
این دوره یه مسابقات کشتی هم وسط حال اجرایی کنید
به حول و قوه الهی انشاالله دوره ی بعدی مسابقات المپیک رو خونه شما برگزار می کنیم :)
پاسخ:
اتفاقا همه رنج وزنیم داریم و هال‌مونم قششنگ دو تا تشک کشتی رو ساپورت می‌کنه :دی
یاد مادر و خاله هام افتادم سه تایی شون صد به بالا هستن. یه روز رفته بودن اداره پست مرکزی و مستقیم رفتن قسمت وزن کردن محموله ها! رفته بودن رو ترازو خودشون رو وزن کرده بودن در غیاب مسؤولش و طرف تا رسیده بود دعواشون کرده بود که برین بیرون این که مال وزن کردن آدم نی، آسیب می بینه:))))

حقیقت اینه که تو خونه قوم و خویش ما صد تا ترازو هم باشه کسی خودش رو نمی ره وزن کنه همه می ترسن چشم بخورن:)))
پاسخ:
ماشالا خواهرا ست کردن با هم :))

ما هم چند روز پیش رفته بودیم ماهی بخریم بعد اونجا باسکول بود اونوقت من و مامانم تا چشم آقاهه رو دور دیدیم رفتیم رو باسکول :))))

عججججب :))
نه اصرار نکن عامو(((((=
پاسخ:
باشه اصرار نمی‌کنم :))))
ما هم چندسال پیش ازین مراسمات داشتیم، خیییلی خوبن :))
بعد به دلایل خاصی توسط مامانم جم شد، و مدیونی اگه فک کنی دلیلش خودش بوده :))
بعد وقتایی که خیلی تلفن حرف می زد اذیتش می کردم که حالا برو رو ترازو ببینم وزن این حرفایی که زدی و شنفتی چقدر بوده 
پاسخ:
فکر کنم تو جمع ما اینجور که بوش میاد مراسم توسط خود من جمع بشه :| 
:))))
۲۸ آذر ۹۵ ، ۰۸:۴۳ هولدن کالفیلد
تو 65 کیلویی یعنی؟ :دی
پاسخ:
خیلیم وزن ایده‌آلیه ، ایشششششششش:|
۲۸ آذر ۹۵ ، ۲۰:۲۹ نفس نقره ای
تو چرا مشدی شدی؟ :)))
پاسخ:
اینجا که اراکیه البته :)))
ولی بقیه اون افاضات مشدی تحت تاثیر این استیکر مشدیاست :))) 
۲۸ آذر ۹۵ ، ۲۲:۰۵ نار خاتون
من از ترازو دارم متنفر میشم😒
پاسخ:
ترازوها کلا موجودات خیلی بیشعوری هستن، خوب کاری می‌کنی :/
۲۸ آذر ۹۵ ، ۲۳:۲۷ گمـــــــشده :)
خخخخخ
یه ترازو هم همیشه گوشه خونه ما هست.
فکر خوبیه ها. بزار دفعه بعد مهمون بیاد
:دی
پاسخ:
پورسانت ما رو هم فراموش نکن پس :))
این مراسمُ وقتی خونه ی داییم میریم ماها هم داریم . داییم همه رو به خط میکنه وزن کشی میکنه بعد شام اکثرا خودشون رو به کوچه ی علی چپ میزنن :))))) دسشویی هم که دیگه یکی از راهکارهای کاهش وزن افزایش وزن احتمالیه :))) 
پاسخ:
چه ابعاد گسترده‌ای از خانواده‌ها که این مراسم رو دارن و من نمی‌دونستم و چه کاراکترها همه و تقریبا مشابه هستن تو این مراسم‌ها :))))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی