Femme De Couleur

Woman of colour

Femme De Couleur

Woman of colour

پیام های کوتاه
  • ۲۳ اسفند ۹۵ , ۰۲:۴۱
    I Wonder
بایگانی

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بولت ژورنال» ثبت شده است

 

من توی بولت ژورنالی که از اسفند 98 به بعد دستم گرفتم، سه قسمت رو وارد کردم. یکی Habit Tracker و دیگری یک To Do List برای هر روز و یک قسمت شرح حال. 

در  Habit Tracker که یک جدول هست، شما در قسمت عمودی لیست کارهایی رو که دوست دارید، یا هر روز انجامشون بدید یا حداقل یک تناوب قابل قبولی تکرار این فعالیت ها در یک ماهه ی شما داشته باشند رو وارد می کنید و قسمت افقی هم که 30 یا 31 خونه، به تعداد روزهای ماه هست. و هر بار انجام یک فعالیت به معنی پر کردن یک خونه ی دیگه در ردیف مربوط به اون فعالیت هست، به این ترتیب در پایان ماه با یه نگاه اجمالی می تونید ببینید چقدر پیوستگی و استمرار داشتید و یا چند بار در ماه اون فعالیت رو انجام دادید.

این قسمت که سه تا 4 صفحه رو به خودش اختصاص می داد، افتتاحیه ی هر ماه من بود.

بعد از هبیت ترکر، به هر روز از ماه دو صفحه اختصاص میدادم.

اولی To Do List: یا همون چک لیست روزانه. که من اومدم این چک لیست رو به دو بخش تقسیم کردم. بخشی شامل (Must To Do) یا فعالیت هایی که لازمه اشون هر روز انجام شدن بود و مهم بود در پایان ماه ردیف مربوط به این فعالیت ها در قسمت هبیت ترکر هر روز علامت خورده باشه(حالا گاهی یک روز یا دو روز اگر نمی شد ایرادی نداشت) ولی باید بگم با همین روند من تونستم به مدت 6 ماه پیوسته هر روز چند صفحه کتاب فارسی و چند صفحه هم یک کتاب به زبان انگلیسی رو بخونم. فلش کارت های لغت و یا اپلیکیشن لغت و تمرین زبان آلمانی هم همینطور. همین. 5 تا تسک. از خودم بیشتر انتظار نداشتم و ندارم. من همین ها رو تا ته سال هر روز پیش ببرم و همین ها هم عادت بشن، برای من دستاورد بزرگی محسوب میشه. قسمت بعدی از چک لیست (َAlso I Want To Do) نام داره. مربوط به فعالیت هایی میشه که جزیی از یک فعالیت بزرگ هستن که الان به بخش های خرد و کوچیک تبدیل شدن و براشون یک چشم انداز طولانی مدت هم در نظر گرفته شده، مثلا 6 ماهه و یا حتی یکساله تا کم کم و نه حتی هررر روز، بلکه چند روزی یک بار ذره ذره انجام بشن، تا اون فعالیت اصلی بالاخره یک روزی تیک اتمام بخوره. و اصلا هم عجله و اجباری نیست برای ذره ها رو بزرگتر کردن. بلکه هدف در انجام ذره ای اگر شده حتی کمتر، عیبی نداره، فقط انجام دادن و قطع نکردن چرخه، هست. گاهی وقت ها فکر کردن به محال بودن تمام شدن چیزی اینقدر ذهنمون رو درگیر می کنه، که ناخودآگاهمون رو نگران می کنیم و باعث میشیم وارد عمل بشه و یه جوری یه پالسی بفرسته و یه دلیلی برای ما بتراشه و بذاره جلومون تا ما خودمون رو قانع کنیم که میشه فلان کار رو کنارگذاشت، و اون کار هیچ وقت تموم نمیشه و یا ما از پسش برنمیایم و هزار تا چیز دیگه! چرا؟! چون ناخوداگاه ما کارش اینه که تا وقتی چیزی باعث اضطراب و استرس در ما شد به یک نحوی اون رو از سر راه برداره تا دوباره آرامش برگرده حتی شده موقتی و یا حتی شده آرامش کاذب. خلاصه توی این قسمت فعالیت هایی وارد میشن که قراره تیکه ای باشن از یک کل تا روزی به اتمام اون کل بشه رسید.

قسمت بعد هم "امروز چه خبر بود" هست. که بسته به هر روز می تونه شامل یک شرح حال کوتاه و یا موردی و یا گاهی مفصل و شاهنامه ای باشه.

۴ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۹۹ ، ۱۹:۵۱
حدیث

من از اسفند 97 به طور رسمی و با کمک بولت ژورنال ها و پلنرهای رنگی رنگی و این قبیل آثار لهو و لعب به برنامه ریزی روی آوردم. تا قبل از اون از سررسیدها و دفترها و دفترچه هایی که بود استفاده می کردم. 

۸ نظر موافقین ۹ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۹۹ ، ۱۶:۴۰
حدیث

این قسمت رو از وب سایت کرپین کپی کردم، چون خیلی قشنگ و شسته رفته توضیح داده بود :

 

به طور کلی دفتر برنامه ریزی (پلنر) برای ثبت کارها، اولویت بندی و پیگیری آن‌ها استفاده می شود. اما بولت ژورنال به عنوان یک مدل خاص از پلنرها طرفداران خود را دارد.

  1. مهم ترین تفاوت دفاتر برنامه ریزی معمولی و بولت ژورنال در این است که پلنرها تنها به اهداف و برنامه ها می‌پردازند. در پلنرها اهداف ثبت و کارهایی که برای رسیدن به آنها ضروری است لیست خواهد شد. برنامه‌ها و اهداف از سالانه به ماهانه و از ماهانه به هفتگی و سپس روزانه تقسیم می‌شوند.

اما بولت ژورنال نه تنها برای ثبت اهداف و برنامه‌ها استفاده می شود بلکه به تمام جنبه های زندگی می‌پردازد.  بدین معنا که در بولت ژورنال عادت‌ها پیگیری می‌شود، امکان ثبت مخارج و هزینه ها وجود دارد، میتوان صفحه های شخصی مانند مراقبت از پوست، سفرها، ثبت خاطرات و … در آن طراحی کرد.

به زبان ساده بولت ژورنال ترکیبی از پلنر، دفتر خاطرات، دفتر ثبت هزینه ها، تقویم و … است.

  1. دومین تفاوت بولت ژورنال با پلنر در تعداد صفحات است. پلنرها تعداد صفحات کمتری نسبت به بولت ژورنال‌ها دارند و به چند صفحه اهداف سالانه ماهانه و روزانه محدود می شوند. اما صفحات بولت ژونال بیشتر و متنوع تر هستند.

به طور کلی صفحات یک بولت ژورنال عبارتند از: اهداف سالانه و ماهانه، تولد دوستان و آشنایان، تقویم هر ماه برای ثبت رویدادها و قرارهای ملاقات،  صفحه ای برای ثبت حال و هوای هر روز (مودترکر) صفحه‌ای برای پیگیری عادت‌ها، صفحه ثبت خاطرات، صفحه ثبت مخارج و هزینه‌ها، صفحه‌ای برای روزهای هر هفته برای ثبت برنامه های هر روز، همچنین صفحاتی  برای ثبت سفرها و مکان‌هایی که قصد دیدن آنها را داریم، صفحه‌ای برای ثبت میزان پس انداز، صفحه‌ای برای شکرگزاری، صفحه‌ای برای ایده‌ها و … .

  1. سومین تفاوت پلنر با بولت ژورنال در این است که پلنرها معمولا با ظاهری مشابه در دسترس هستند، اما از آنجایی که زندگی هر فرد ضرورت‌های خاص خودش را دارد بولت ژورنال هر فرد با دیگری کاملا متفاوت است. هرکس خودش انتخاب می‌کند چه صفحاتی در بولت ژورنال خود داشته باشد و یا چه صفحاتی را حذف کند.

 

خود من اول با یک پلنر شروع کردم ولی به دلایلی که در پست بعدی خواهم گفتم، به بولت ژورنال نویسی روی آووردم. اول هم با بولت ژورنال های آماده شروع کردم. ولی بعد ترجیح دادم کار تقسیم بنید و بخش بندی بولت ژورنالم رو هم خودم انجام بدم :) 

 

۵ نظر موافقین ۹ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۹ ، ۲۲:۴۹
حدیث

نمی دونم چقدر اهل برنامه ریزی کردن برای کارهای روزانه اتون و یا روتین مطالعاتیتون و یا اهداف آینده اتون هستید. و اینکه آیا با برنامه ریزی کردن و همه چیز رو تحت کنترل گرفتن جلو می رید و یا نه، هرچه پیش آید خوش آید. یا اینکه اصلا چقدر به برنامه ریزی اعتقاد دارید و فکر می کنید می تونه قابل اجرا کردن باشه، یعنی چقدر تجربه کردید در زندگیتون که هزاران هزار شنبه رو با یک برنامه ریزی توپ هفتگی شروع کردید ولی به دوشنبه نرسیده دیدید که نمی تونید و چقدر سخته و خلاصه همه چیز رو ول کردید :دی

خب خود من تا پارسال اسفند ماه، جز اون دسته ای بودم که عاشق این بودم بشینم یه برنامه ریزی طراحی کنم که میشد باهاش همه ی کارها رو توی یک ماه تموم کرد و هیچ وقتی در روز تلف نمی شد و خلاصه هلو :)) ولی خب همونطور که دور از انتظار نیست هیچ وقت بیشتر از یک هفته نتونستم به هیچ برنامه ای پایبند بمونم و هیچ وقت همه ی کارهام یک ماهه تموم نشدن :/  

ولی باید بگم از اسفند سال 98 تونستم یاد بگیرم چطوری واقع بینانه برنامه ریزی کنم، اونم به کمک بولت ژورنال :) 

چون داستان یه کمی که چه عرض کنم :دی خیلی طولانی شد، تصمیم گرفتم اون رو توی چند تا پست منتشر کنم.

توی پست اول در رابطه با تفاوت پلنر و بولت ژورنال و اینکه اصلا چی هستند گفتم.

توی پست دوم از این گفتم که چی شد با بولت ژورنال و پلنر آشنا شدم.

و در پست سوم هم گفتم که خب وقتی یاد گرفتم چطور سازنده و واقع بینانه برنامه ریزی کنم، بعدش باز چطور یه سری اتفاقات افتاد و مانع پیشروی شد و در نهایت چطور تونستم این رو هم حل کنم و ادامه بدم.

 

پست ها رو قسمتی منتشر می کنم و به فاصله ی دو روز، حالا تا دو روز بعد و قسمت بعدی شما بیاید بگید که آیا از بولت ژورنال و کلا دفتر برنامه ریزی استفاده می کنید یانه؟! یا کلا اصلا برنامه ریزی می کنید و می تونید بهش پایبند بمونید یا نه؟! 

۱۰ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۹۹ ، ۲۲:۴۳
حدیث