Femme De Couleur

Woman of colour

Femme De Couleur

Woman of colour

پیام های کوتاه
  • ۲۳ اسفند ۹۵ , ۰۲:۴۱
    I Wonder
بایگانی

موقعیت، موقعیتی بود که من سکسکه‌ام گرفته بود و رضا هم گردنش گرفته بود!!

بعد هی هر پنج دقیقه به پنج دقیقه گفتگوی زیر هم در جریان بود...

من از اینور به رضا: اون گردنی رو صاف نگهش می‌دارن و تکونش نمی‌دن که دیسکش درد بکنه و کلا عیب از استخون باشه نه وقتی ماهیچه‌هات گرفته :| سوسول بازی رو بزار کنار بذار من مالشش بدم یا خودت مالشش بده یا پاشو اصن برو حموم زیر دوش آب گرم، پاشوووو ...

رضا آما در جواب: نمی‌خوام!! راحتم!!

بعد رضا هم ازونور به من: پاشوو آب بخور اون سککسه‌ات رو اعصابه، پاشووووو....

من آما در جواب : نمی‌خوام!! راحتم!!

خلاصه تهش نه من پاشدم رفتم آب خوردم و نه رضا گردنشو تکون داد!! بلکه بابام به نقطه‌ی جوش رسید و بانگ برآوورد که: هر غلطی نمی‌خواید بکنید، نکنییید فقط صدای جفتتون رو می‌خوام دیگه نشنوم!!

و بعدش صدایی هم از جفتمون دیگه درنیومد، در حدی که سکسکه‌ی من خوب شد :دی اگه گردن رضا هم ول می‌کرد دیگه کلا مشکل حل می‌شد :دی

 

موافقین ۴ مخالفین ۰ ۹۵/۱۰/۱۰
حدیث

نظرات  (۹)

۱۰ دی ۹۵ ، ۰۲:۱۹ פـریـر ...
رضا داداشته؟ :))

حداقل بانگ برآوردن بابا یه نتیجه خوب داشت سکسکه ت رد شد :)))

:: عاشق این دوتا عکسم ینی :دی
پاسخ:
یس داداشمه :))

کلا پک استیکراش بسیور باحاله :دی
۱۰ دی ۹۵ ، ۰۲:۴۱ جولـ ـیک
بابات چقدر ماهرانه سه تا فعل منفی رو به درستی تو جمله به کار برده:))))
پاسخ:
بابام وقتی عصبانی میشه صلابت جمله هاش بیشتر میشه:دی
دارم نصفه شبی می خندم . از دست تو توکا :))))))))))))
پاسخ:
:)))
۱۰ دی ۹۵ ، ۰۴:۰۳ زهرا هستم
باید میگفتی مرسی بابا!
پاسخ:
نچ نچ نچ پس من چقدر بچه‌ی بدی هسدم که نگفتممممم :/   :)))
مرسیی اقتدار(((=
پاسخ:
 :)))
۱۰ دی ۹۵ ، ۱۱:۵۰ آقاگل ‌‌‌‌
جا داشت رضا پاشه بره آب بخوره! شما بری گردنتون رو مالش بدید حتی! با این بانگ برآوردن پدر :))

پاسخ:
اگه تون صداش بیشتر بالا می‌بود، آره همچینم می‌شد فکر کنم :))
۱۰ دی ۹۵ ، ۱۴:۳۴ نفس نقره ای
آقا من همینی که جولیک گفته خیلی برام جالب بود :))))
پاسخ:
باورت میشه من اصلا یادم نمیاد بابام تا حالا تپق زده باشه؟ :دی
بابای من رو به سان یک فرمانده پادگان با صلابت در نظر بگیرید و تصور کنید، این امر خیلی هم بدیهی میشه :))
:)))))))
دم بابات گرم:دی
پاسخ:
:دی
۱۳ دی ۹۵ ، ۲۲:۵۳ گل بهار ..
اون قسمت داد زدن بابا خیلی باحال بود ...
با اقتدار و عصبانی
پاسخ:
بنده خدا به ستوه کامل اومده بود دیگه :دی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی