Femme De Couleur

Woman of colour

Femme De Couleur

Woman of colour

پیام های کوتاه
  • ۲۳ اسفند ۹۵ , ۰۲:۴۱
    I Wonder
بایگانی

وقتی تدریس رو با بچه ها شروع می کنی! علاوه بر مهارت هایی که در انتقال مفاهیم درسی باید داشته باشی! یک سری مهارت های مضاغف در کنترل کردن بچه ها در شرایط های مختلف هم باید داشته باشی که تقریبا حجمی چندین برابر مهارت های تدریس رو در بر میگیرن :| توی این مدت که شروع به کار کردم(توی همین یه مدت کوتاه) تقریبا تجربی به یه سری هاشون پی بردم ولی خب همچنان و هر جلسه با شرایط های جدید بیشتری روبه رو میشم که نشون میده چقدر به مهارت ها و دانش بیشتری احتیاج دارم *__* چون برای کسب تجربه و کار کردن توی واحد بزرگسالان حالا حالاها باید توی واحد کودکان باشم_ کم کمش 6 ماه_ پس لازمه که دانشم رو توی این بخش بیشتر کنم، لذا در ادامه تعدادی سوال از محضر شما عزیزان دارم و دیگه هرکس حالا بر پایه ی تجربیاتش و یا نه دانشی که داره ممنون میشم به هر کدوم که تونست، جوابی عنایت بفرماید :)

1.بهترین راه مقابله با بچه ای که زورگو هست چیه؟ بچه ای که می خواد کنترل کلاس از تک تک بچه ها گرفته تا حتی معلم در اختیار خودش باشه؟ (منظور با تحکم و یا نه با مهربونی)

2. بهترین راه از بین بردن خصومت بین بچه ها چیه؟ چه راهکاری مناسبه تا کاری کرد بچه ها به جای حسادت کردن و دشمنی کردن و مسخره کردن، با هم دوست باشن؟ این چیز خیلی رایجیه بین بچه ها متاسفانه! بچه ها فامیلی و اسم بعضی بچه ها رو مدام مسخره می کنن! یا لباس های همدیگه رو! یا وقتی کسی جواب سوالی رو نمی دونه!

3.وقتی یه بچه مدام توی صندلیش تکون می خوره و باعث به هم زدن نظم کلاس میشه و یا نه مدام با صدای بلند داد می زنه _به جای اینکه عادی صحبت کنه_ و یا مدام میره پای سطل زباله تا مدادش رو تراش کنه_در حالیکه احتیاجی نداره_ و یا مدام از جاش بلند میشه و توی کلاس بی نظمی ایجاد می کنه و امثال این رفتارها ! به نظرتون راهکار مناسب برای اینکه کاری کرد تا بچه به حرف شما گوش بکنه و متمرکز بشه چیه؟

4. و وقتی یک بچه بی ادبه! مخصوصا با شما! هر چیزی که بگید یا مورد تمسخر واقع میشه و یا یه جواب براش داره!

5. وقتی دوست ندارند یه مطلب درسی رو یاد بگیرن و به جاش دوست دارند بی هدف نقاشی بکشن!

6. وقتی تکالیفشون رو نمی نویسند!


فعلا این سوال ها، سوال های پر تکرار این روزهای ذهنم هستن *__* ممنون میشم اگه جوابی براشون دارید، کامنت کنید :) و یا جدای از این سوالات هر راه جالب و بانمک و بازی طوری که می دونید برای بچه ها و ترغیب کردنشون به یادگیری مناسبه رو باز هم ممنون میشم اگه دریغ نکینید :دی


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۱۲/۰۵
حدیث

نظرات  (۱۷)

بزنشون :))
پاسخ:
آخ گفتی ! آرزوی قلبی خودمم همینه :))))
بچه‌هایی که زورگو هستن و می‌خوان بالاتر از بقیه باشن رو می‌تونی با سرگروه کردن و دادن مسئولیت‌های اینچنینی، در مسیر درست هدایت کنی. بعضیا اشتیاق به رهبری کردن دارن ولی چون بلد نیستن و به نیازشون پاسخ داده نمی‌شه، رفتارهای پرخاشگرانه در پیش می‌گیرن. 

اونایی هم که بی‌قرارن سر کلاس و زیادی پر انرژی، کارهای ارجاعی بهشون بده مثلن برن از دفتر چیزی بیارن و از این دست. چون الان خیلی از بچه‌ها بیش‌فعالی دارن و دست خودشون نیست، نیاز دارن که اون حجم از انرژی رو تخلیه کنن و با مهار کردنشون به جایی نمی‌رسی احتمالن. گاهی بازی‌های کلاسی مثل بشین پاشو و اینا هم جواب می‌ده. 

اونایی هم که گستاخن و بی‌ادب، با بی‌توجهی و نادیده گرفتنشون می‌تونی در قدم اول کنترلشون کنی. چون شاید یکی از دلایل این رفتارشون اینه که جلب توجه کنن و اتفاقن اگه تو واکنش نشون بدی اونا کِیف می‌کنن و با شدت بیشتری ادامه می‌دن ولی اگه از کارهای کلاسی بذاریشون کنار و بی‌اعتنایی کنی به حضورشون ممکنه تغییر کنن. اما اگه ادامه پیدا کرد، خصوصی باهاشون حرف بزن و اگه نشد با والدینشون صحبت کن. 
پاسخ:
خب ببین مشکل همینه! که این بچه همین چیزها رو می خواد! که فقط من برم فلان چیزو بیارم! من اسمم اول باشه! من فلان جا بشینم! و یک عالمه من! 
و خب منم اگه بخوام برای اینکه اونو ساکت کنم هرچی میگه گوش کنم! خوب باقی بچه ها در حقشون ظلم شده! مثلا ببین من هر جلسه جاها رو می چرخونم تا هرکسی فقط یک جا نباشه! ترتیب اسم ها رو عوض می کنم تا همه اول باشن! اینجوری دو برابر انرژی صرف می کنم تا اون بچه ی زورگو رو که بهش برخورده چرا فقط کلاس حول اون نیست رو ساکت کنم و بشونم سرجاش ولی حداقل اینجوری به نظرم دیگه کسی حس نمی کنه توی کلاس دیده نمیشه!

برای بیش فعالی و بی قراری قول جایره یا یه ستاره و یه نمره بیشتر و اینچیرها داره یه کم جواب میده :دی

این بی ادبی رو مثل همون زورگویی ولی حالا جالا ها داااارم روشون کار کنم *___* 
ما یه همکلاسی داشتیم دبستان، دقیقا مورد سه بود. از مدرسه مینداختنش بیرون. باید بگم کمکی نمی کرد. :حذف گزینه

برای شیش به نظرم به والدینشون نامه بنویس بگو پولی که دارین میدین، بدون نوشتن تکلیف و خوندن درس ها، عملا داره دور ریخته میشه. نظارت فرمایید. میتونی هم جایزه بذاری. :دی معلم زبان ما به خوش خط ترین مشق هر جلسه ( aka خواهرم :| ) جایزه می داد. البته ما دهه هفتادی بودیم و با پاک کن عطری هم سرخوش می شدیم. بچه های امروزی نمیدونم، با تخم اژدهای کنده کاری شده خوشحال میشن؟
پاسخ:
کاش منم حذف جزو گزینه های جلوی روم بود :|  :آخ اگه بود 

دقیقا! برای 6 باااید با والدینشون صحبت کنم! 
متاسفانه جایزه برای این بچه ها جوابگو نیست :/ چون اگر خدای ناکرده من به اون بچه ای که همیشه تکالیفشو انجام میده و کلا بچه خوبی جایزه ای بدم! این فسقله ها تنها برداشتشون اینه که من اون بچه رو بیشتر دوست دارم :| 
تو بیا خودتو بزن و بکش که تو هم اگه انجام بدی و بچه خوبی باشی جایزه میگیری!! ولی فایده نداره که!! اونا فقط استدلالشون اینه که تو اونو دوست داری!! 
بچه های امروزی رو فقط باید داد اژدها تیکه پارشون کنه و از جلوی چشمات محو بشن :|
۰۵ اسفند ۹۶ ، ۲۱:۰۶ پشمآلِ پشمآلو
من اولا بنظرم مشکلات هر بچه رو تو کلاس نگو ینی مثلا یکی بی ادبه اگه هم توجه بقیه رو میخواد هم که اگه وسط کلاس ب رفتار بدش اشاره کنی جری تر میشه .. مثن من تو این مورد اگه میتونسم سعی میکردم اصن مستقیم به مشکل بی ادبیش اشاره نکنم سعی کنم تو بحثای درس ازش سوال شخصی بپرسم بش نزدیک تر شم بعد مثن حال فلان چیزو بپرسم ازش تا بهم نزدیک تر شین .. میدونی مث مثن این معلما ک بچه ها عاشقشونن دورشون میچرخن
اونیم که دوس نداره یاد بگیره و نقاشی بکشه قاعدتا مغزش با روش تدریست فرق داره مثن راهکارای اموزشتو متنوع کن ک همه جور تایپ شخصیتیو شامل شه و درگیر کار کلاسی شه. . یه خط صافو پیش نرو
تکلیف ننوشتنم دوتا راه داره اگه کوچیکن خیلی معمولا تشویق جواب میده اگه نیمه بزرگن چیز خاصی نی که بتونی بهشون بدی پ مثن تنبیهی یه کار سخت تر بذا اگه انجام ندادن کم کردن نمره و صحبت با والدین مثن
اگه همدیگه رو مسخره میکنن سعی کن غیر مستقیم مثن تو استراحتای کلاس تو قالب داستانی چیزی یا مثال زدن ی الگویی نشون بدی مسخره کردن بده
پاسخ:
روی این نزدیک تر کردن خودشون بهم آره راست میگی! روی این باید کار کنم !!
موضوع برای صحبت کردن با بچه ها سراغ نداری؟ :دی 
اون مثال زدن با داستان برای بچه های امروزی صدق نمی کنه :| 
من اصلا بلدشون نیستم !!! یه مدت باشون کار هم کردم ولی یه ماه تونستم دووم بیارم و واقعا کنترل کردنشون کار من نبود
با خوندن تک تک سوالا یاد اون شرایط افتادم و ... 
من واقعا بلد نیستم:))) ببخشید
پاسخ:
شما ببخش که یادآوری شد برات اون دوران سخت :))))
۰۶ اسفند ۹۶ ، ۱۱:۵۷ آسـوکـآ آآ
بچه های این دوره زمونه رو فقط باید زد:|
من امسال رو بگذرونم از سال دیگه هرگز مدرسه نمیرم، هرگز! :|
بدتر از اون اینه که مادرا به جای اینکه همراه معلم باشن
پشت بچه شون در میان
در واقع مدارس دارن دانش آموز محور میشن و معلم فقط یک حاشیه ست و بس!
پاسخ:
آخ فقط اگه میشد خوابوند تو دهنشون -__- 

دقیقققا!! پدر مادر ها :| 
نحوه ی تربیت بچه ها خیلی اشکال داره! خیلیییی!! فقط هم به ضرر خودشون خواهد بود در نهایت:/
۰۶ اسفند ۹۶ ، ۱۳:۳۰ جـــــــــــواد عــــــــــــلوی
دوای دردتون ژ3
عالیه 
راحتشون میکنه
***
بهترین روش برخورد با بچه زورگو و بچه شر ها اینه که بهشون مسئولیت بدید
باید فکر کنند که برای شما مهم هستند
پست و مقام بدید یکی مبصر یکی مسئول تخته یکی مسئول فلان 
و این که باید دیسیپلین خاصی داشته باشید
مثلا لبخند نزنید 
و جدی و خشن شروع کنید درس دادن و تکلیف دیدن
ولی یک دقایق خاصی از کلاس شوخی و خنده هم داشته باشید
***
البته میدونم حرفه 
همون ژ3 بهتره
پاسخ:
منم با ژ3 موافق ترم :))
قدیما معلما تو مدارس روز اول قلدر کلاس رو جلوی همه حسابی کتک میزدن و میانداختن بیرون تا حساب دست بقیه بیاد ولی الان شرایط فرق کرده بچه ها هم بچه های قدیم نیستن
حقیقتش کلا چون علوم انسانی مسائل پیچیده ایی هستن  نمیشه یه قانون واحد واسه همشون نوشت که همه جا و هر شرایطی جواب بده
خودم چون چند سالیه مسولیت یه مجموعه ی 40 نفری رو دارم به این نتیجه رسیدم که مدیریت باید اقتضایی باشه و نمیشه همیشه همه رو راضی نگه داشت
بعضیا همیشه تو هر شرایطی شاکین بعضیا تو هر شرایطی شاکر بعضیا تنبلن و بعضیا نگفته کارو انجام میدن بعضیا نیاز به تشویق همیشگی دارن و بعضیا از تشویق کردن پررو میشن و ....
بنظرم بعضی وقتا بی اعتنایی و بازی ندادن تو کارهای تیمی بدترین تنبیه واسه بچه های ناسازگار
و مسئولیت دادن و کار خواستن بهترین راه واسه بچه ایی که زورگوعه
و توضیح خواستنهای پی در پی واسه بچه ایی که تمرکز نداره
یا مثلا یه کتابی یا جایزه ایی بین بچه ها پخش کنید و به اونیکه مشق ننوشته بگین فردا اگه بنویسی به شما هم تعلق میگیره
یعنی یه جور تو منگنه ی اخلاقی قرار دادن بچه

البته خودتون بیشتر تو این زمینه واردین من تنها سابقه ی تدریسم یه مقطع چند ماهه تو زمینه ی کاری بوده و زیاد تجربه ندارم
پاسخ:
دقیقا واقعا اقتضاییه! من خودم الان دو تا کلاس دارم! اصلا نمیشه با هم مقایسه اشون کرد! 
تمام این راهکارهایی که بچه ها گفتن برای یکی از کلاس هام صدق می کنه! چون بچه ها به طور نرمال و طبیعی شلوغ کار و شیطونن! طبیعی ترین چیزی که از یه بچه انتطار میره! 
ولی کلاس بعدیم اصلا هیچ چیزی راجع به این بچه ها صدق نمی کنه :/ و فقط محکم و جدی باهاش برخورد کردن و کوتاه نیومدن جلوشون :| 
۰۶ اسفند ۹۶ ، ۱۵:۳۱ یِِکـ دانِشـ آموز !
خب من تجربه ی جند سالم با سر کله زدن با بچه هارو (بچه های فامیل D:) بهت بگم و چون خودمم 13 سالمه و بچه محسوب میشم در اختیارت قرار میدم:
1-یه ذره به اون محبت کنید و حق و حقوقش و حق و حقوق دیگران رو بهش گوشزد کنید! مهمترین سلان برای تضعیف بچه های یک دنده و لجباز و زورگو و ... محبت کردن به اونها هست!! 
2-صحبت کردن! به شخصه وقتی کسی رو مسخره میکردم یا اذیت میکردم یت برعکس کسی مسخرم میکرد یا دشمنی چیزی با من داشتن،هر وقت معلم میرفت بالای کلاس و برامون صحبت میکرد ما مشکلاتمون حل می شد و اینا همه تموم میشدن، مثلا کسی چیزی رو بلد نبود بگید همتون اومدید اینجا یاد بگیرید، باید سوال بپرسید! و هرکس کس دیگری رو مسخره کرد سرسع واکنش نشون بدید،به شخصه خودم دیدم معلمایی که از مسخره بدشون میاد بچه ها سر کلاسش مسخره نمی کنن کس دیگه رو
3-اونی که داد میزنه رو کاریش نداشته باشید، منم دقیقا همینجوریم خیلی تن صدام بلنده، موقعی که تو کلاس حرفی میزنم همه میگن وای ترسوندیمون و معلما میگن آرومتر ولی این تن صدامه و دست خودم نیستD: ، برای اون که تکون میخوره بهش بگید کلاسه و تکون نخور و اگه چند بار تکرار کرد هنوز هم، بهش بگید که از کلاس میندازیدش بیرون، ولی من میگم سعی کن از این آخریه فقط تو شرایط اضطراری استفاده کنی، اون تراشه هم بهش اگه دیدید واقعا نیاز نداشت بهش اجازه ندید
4-واکنش نشون بدید، من به شخصه دوستام و خودم ازین کارا میکنم :)))) ولی سر کلاس معلمایی که سریع واکنش نشون میدن و بدشون میاد اصلااااااا این کار رو نمیکنم D: اگه خیلی بی ادبی کردن جاشون رو عوض کنید بزارید نزدیک خودتون اگر دیدی خیلی حاده و نمیشه کاریش کرد ، از کلاس بیرونش کن یک بار این کار رو کنی دیگه کسی جرات نمیکنه بی ادبی کنه
5-والا اینو نمیدونم چون خودمم اینجوریم و کسی باهام کاری نداشته :))) بنظرم بهش بگید فلانی حواست به درس باشه نقاشی نکش دیگه انجام نمیده :))
6-یه دفتر بزارید تا 2بار اگه نیورده بودن ببخشید، اما بعد از 3 بار بگید منفی زدم و از نمره تون کم کردم، به خودشونم بگید تا 2 دفعه،این خیلی راه حل خوبیه،یکی از معلمامون این جوریه ما همیشه مشقامونو سر کلاسش میاریم :))
*پ.ن: طبق تجربیاتم تو مدرسه منفی زدن(حالا حتما هم نمیخواد بزنی بهشون فقط بگو برات منفی زدم) خیلی کارسازه و من دیدم این روش شیطون ترین دانش آموز هاهم به یک مار مرده سر کلاس تبدیل کرده D:
پاسخ:
به عنوان یک 13 ساله تجربیات خوبی داری :دی 
مرسی مورد 1 و 6 و پ.ن رو خودم هم به این نتیجه رسیدم که می تونه کارساز باشه!
مورد 3 رو ولی نمی تونم کاری نداشته باشم:دی بدون تو هم دانش أآموزم بودی میشوندمت یه جوری سرجات :))) 
من متاسفانه هیش کمکمی نمیتونم بهت بکنم :| و اگه منو بذارن اینجا و بیشتر از یه بچه در قطع بزرگتر از دو سال هم بذارن کنارم اول چشاشو میبندم که تو روحیه ش تاثیر نذاره و بعد خودمو میکُشم :|
پاسخ:
خودت که حیفی بزن بچه رو نیست و نابود کن بابا :دی
۰۷ اسفند ۹۶ ، ۰۹:۲۸ پشمآلِ پشمآلو
موضوع برا صحبت کردنو بنظرم عه خود بچه ها بگیر از یواشکی حرف زدناشون از موضوعات درس ببی چی براشون جالبه دور اونا صحبت کن نزدیک ترم میشی
پاسخ:
آخ این جلسه باهاشون یه کم , فقط یه کم صحبت کردم! دیگه مگه فکشون بسته میشد :))
۰۷ اسفند ۹۶ ، ۱۹:۲۹ یِِکـ دانِشـ آموز !
بعد این چیزایی که من گفتم برای بچه هدی کلاس 4و5و6و7 جواب میده ها :))
پاسخ:
اون بچه هایی که من باهاشون مشکل دارم 6 و 7 ساله ان . ولی دو تاشون که از همه بیشتر اذیت می کنن با نمره و وعده ستاره و فلان و اینا تا یه حد کمی تحت کنترل دراومدن!
سلام
دقیقا انگار کلاس من بود! ده دوازده تا بچه زیر سن دبستان که فقط شیطونی میکردن
واقعا کار سختیه
شیطون ترین بچه کلاس فوق العاده باهوش بود و هر لحظه ای ازش چیزی میپرسیدم کامل و با لهجه خوب‎(:‎ جواب میداد برای همین کلاس براش خسته کننده بود، سعی میکردم برای اون تکلیف های توکلاسی حرفه ای تری بذارم
برای کتاب کار بچه ها برچسب خریدم و هر صفحه ای که انجام شده بود برچسب میچسبوندم و قرار بود تا آخر ترم هرکسی برچسب بیشتری داشت تشویق بشه اینطوری بچه ها سعی میکردن حتی اگه کل کتاب کارو حل نمیکنن حداقل نقاشی هاش رو رنگ کنن یا برچسب برگردونهای ته کتاب درس رو تو صفحه بچسبونن
یه چیزی هم در مورد تقویت مثبت و منفی رفتار تو کتابهای روش تدریس هست که میگه رفتار خوب یه نفرو تشویق کن تا بقیه بفهمن برای تشویق شدن باید اونجوری باشن
مثلا آفرین فلانی که برای جواب دادن دستتو بالا گرفتی
یه کاری هم اون اواخر پیاده کردم و تقریبا خوب بود اینکه شکلهای کتاب رو روی تخته میکشیدم و روی اون درس میدادم
بعد از بچه ها میخواستم به عنوان درس جواب دادن بیان نقاشی بکنن و اسمشو بگن
چون اینکار براشون خیلی جذاب بود اگه موقع درس ساکت بودن میتونستن داوطلب بشن
یه مشکلی که من داشتم این بود مادرها کل ساعت کلاس پشت در بودن و همه جریانات کلاس رو میشنیدن
یه بار یه بچه ای رو چندبار صدا کردم مامانش درو باز کرد اومد بچه رو دعوا کرد که چرا شیطونی میکنی و رفت😐
یجوری شده بود بچه ها برای اینکه مامانهاشون دعواشون نکنن باهام راه میومدن‎:'(‎
*کنار همه اینها چون شیطونها خیلی انرژی میگیرن از آدم، ساکتها و خجالتی هارو فراموش نکن
یه بار مامان یکی از بهترین بچه های کلاسم گفت بچه ام میگه خانوم مون منو دوست نداره! در خود شکستم اصن! فهمیدم چون وقتمو بقیه زیااااد میگیرن به خوب ها توجه کافی نشون نمیدم
یکی دیگه ام اینکه کلاس من مختلط بود، واقعا دخترها با پسرها متفاوتن و خیلی هماهنگ کردنشون سختتره، بهتره یه الگو از بین خود بچه ها بذاری که بفهمن رفتار درست چطوریه(البته اگه رفتار درست دارن)
این بود انشای من‎:)‎
پاسخ:
همونطور که تو کامنت های قبلی گفتم! دو تا کلاس دارم ! یکی 11 تا پسربچه 12 ساله ان! که تمااام این چیزهایی که توی کامنتت گفتی , آره به راحتی با اعمالشون میشه این 11 تا رو کنترل کرد! 
ولی امان از گروه دوم -__- 4 تا بچه 6 ساله ان!! و دو نفر از این 4 تا اصلا یه پا هیولاین برای خودشون!! به نظرم بزرگترین مشکل با این دو تا هیولا اینه که اصلا به زبان علاقه ندارن! و واقعا براشون زوده که زبان رو شروع کردن! و زورگو بودن و داد زدن و مدام قهر کردن و بی ادب بودن و زیر بار جواب ندادن به امتحان ها و سوال هایی که ازشون می پرسی و حل کردن و رنگ کردن کتابشون و ... خلاصه هر چیزی که تو برنامه ی تو هست , همش رو این دو تا بچه هررر جلسه تکرار می کنن!! 

۰۹ اسفند ۹۶ ، ۰۹:۲۵ منتظر اتفاقات خوب (حورا)
معمولا شیطون ترین بچه کلاس رو نماینده کلاس میکنند تا تحت کنترل باشهD:
ولی داشتن یه رابطه صمیمیه. بچه ها راحت با آدم کنار میان !
پاسخ:
این واسه بچه های قدیم صدق می کرد! بچه های الان و شیطون رو مسئول یه چیزی کردی باید تعجب نکنی اگه آخرش کم از فاجعه هیروشیما به بار نیارن :|
اوووه
پسر دوازده ساله رسما مردیه برای خودش! بزن ناکارش کن جغله رو‎:D
فرد دیگه ای که با حدود این سن نوجوون کار کرده میگه شخصیت بچه های رو از اشتباهاتشون جدا کن، با احترام به شخصیتشون و اعلام بدون سرزنش زیاد اشتباه بچه ها رو به خودت نزدیک کن، اینطوری حرف شنویشون بالا میره
این بنده خدا خاطراتی از کلاس زبان مختلطش با نوجوون ها داره که آدم اشک تو چشاش جمع میشه
یه نکته اینکه جلوشون جدی باش و خودتو زرنگ و تیز نشون بده و یه کوچولو هم با شیطنتشون راه بیا
اصلا به مسخره کردن هاشون نخند ولی توی کلاس جو شاد داشته باش(اینا تجربه استا امری نیست‎:D )
 حالا خواستی دقیق تر میپرسم با مثال
آها ما یه منشی داشتیم در حد بوندس لیگا همه ازش حساب میبردن، حاضر بودن فلک بشن اما اون نفهمه تو کلاس چه خبره، خلاصه روزایی که شیفتش بود اهرم فشار مناسبی بود‎‎;-)‎
*به نکته بسیار دقیقی اشاره نمودین: اتفاقا منم معتقدم این سن اصلا بچه با کلاس، زبان رو یاد نمیگیره و براش زوده، چیزی هم ازش در نمیاد
واقعا بچه تو اون سن باید بره بازی کنه نه اخم و تخم معلم ببینه و سرزنش بشه
کاش این جو دانشمند کردن بچه ها زودتر از سر والدین بیفته‎):‎
پاسخ:
خدا رو شکر می تونم 12 ساله ها رو کنترل کنم! منم تقریبا رگه های جدی دارم :دی می تونم یه کاری کنم ازم مثه چی حساب ببرن :))

با کوچیکترها هم فقط با یه نفر مشکل دارم! ببین کلا شخصیتش طوریه که فقط با یه شیوه راضی میشه و حرف شنوی پیدا می کنه! اونم اینکه بهش بگی من فقط تو رو دوست دارم! فقط تو بچه ی خوبی هستی! خوب و تو هم اوایل ممکنه این اشتباه رو بکنی و بهش بگی این جمله ها رو!! ولی این فقط آرامش قبل از طوفانه! چرا که میبینی رفته به بقیه گفته که تیچر گفته از همه ی بچه ها بدم میاد! همه بچه های بدی هستن! و فقط اونه که خوبه و تبچر دوستش داره! و بعد بیا و یک کلاس که یکیش داره گریه می کنه! یکی داد و بیدا و خلاصه...
من مثلا برای هر فعالیتی که می خوان انجام بدن و برای ترغیبشون یا یه جایزه یا یه پوئن مثبت و یا یه ستاره در نظر می گیرم و بقیه به راحتی با این شیوه ترغیب میشن! ولی باورت میشه واکنش این بچه نست به هرررر چیز تشویقی که تو قرار میدی اینه که _ با کلی ایش و این طور لحن _ که اگه جایزه باشه! مگه چیه مامانش براش صدتاشو میخره! اگه نمره باشه که اصلاااا نمره براش مهم نیست! اگه ستاره باشه که انگار ستاره ی واقعیه حالا!! 
مدام با بچه ها درگیری لفظی ایجاد می کنه! و من هر 15 دقیقه یک بار باید 7,8 دقیقه تایم صرف کنم تا جو متشنج کلاس رو آروم کنم!! 

این بچه حتی مادرشم از کنترلش عاجزه*_* 
اگه راهی واسه همچین بچه ای داری بسم الله -__-
۱۱ اسفند ۹۶ ، ۲۳:۲۷ مونا نِوِشته
سلام :) آموزش رو دوست دارم کلا، ولی تجربه با بچه‌ها مستقیم نداشتم. بیشتر فکرهای خودمه و تجربه‌هایی که از یک عده بچه‌های لیسانس شیطون بدست آوردم ؛)

یکی از چیزهایی که بچه ها خیلی حساب میبرن، بلد بودن اسمهاشون هست که اجتمالا برای کلاس زبان تو همون جلسات اول یاد گرفتی. وقتی بدونن میشناسیشون خیلی میترسن و مراقبند کاری جلوی چشم نکنن. 

برای شیطنت: روش قدیمی اینه که شاگرد نخاله رو آدم میکنه مبصری چیزی. من استاد حل تمرین بودم، اونهایی که میدونستم شیطونن و حرف میزنن و کلاس رو به هم میزنن، میاوردم پای تخنه، میگفتم بیا با هم حل میکنیم، وقتی که شرکت داده میشدند میتونم بگم دیگه اون دانشجوی قبلی نبودند. 

من تو کلاس زبان حیلی کم حرف میزدم، از بس بچه های دیگه اکتیو بودن جتی اگر بحث آزاد بود سخت میتونستم نوبت بگیرم، ولی وقتی موقعیتش پیش میومد یا معلم به زور من رو شرکت میداد یا سوال میپرسید تا مجبور شم حرف بزنم، احساس میکردم تا آخر کلاس تمایلم به فعالیت بیشتره، حتی روی جلسات بعدی هم اثر داشت. 

برای اینکه بچه ها رو جذب کنی (بخصوص شیطونها) باید از چیزهایی که خودشون دوست دارن استفاده کنی، 

نمیدونم، مثلا اگر مثال میزنی فرض کن رنگها، میتونی از بچه‌هایی که مورد تمسخر واقع شدند مثال بزنی، 

الان کامنتها رو نگاه کردم و بیشتر چیزهایی که میخواستم بگم رو دوستان دیگه گفتن :) ولی مشکل اصلی کنترل نیست، نباید بچه بفهمه که نمیتونی از پسش بربیایی، یا کلاس رو برگزار کنی. باید بیتفاوت باشی، کمی تحمل کنی، بعد با موسیقی، شعر خوندن، تمرینهای جالب، مثلا هرکسی داستان بگه که شخصیت اصلی خودشه، بعد میتونی داستانش رو کمی ادامه بدی و نمیدونم مثلا بگی من بودم فلان کار رو میکردم و ... هدفم اینه که کلاس برایش جذاب بشه چون بالاخره این یک بچه است و نه بیشتر و بالاخره چیزهایی هست که کم داشته باشه یا بشه از علایق ذهنی با مهارتهای دستی اش استفاده کرد. 
پاسخ:
مررررسی از به اشتراک گذاری تجربیاتت :)

الان می تونم بگم وضعیتم بهتر شده! و یه چیزی که گاهی بهم کمک کرده و می کنه! اینه که توی لحظه هایی که نزدیکه تا از کوره در برم سعی می کنم خودم رو بذارم به جای بچه ها و خودم رو که یه دانش آموز بودم یادم بیاد و فکر کنم رفتارش چه دلیلی می تونه داشته باشه! و واقعا این خیلی کمک کرده!

خلاصه که برام دعا کنید تا به تجربیات لازمه قبل از اینکه دیوونه بشم برسم :)))
معلم زبانید؟
پاسخ:
بله

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی