Femme De Couleur

Woman of colour

Femme De Couleur

Woman of colour

پیام های کوتاه
  • ۲۳ اسفند ۹۵ , ۰۲:۴۱
    I Wonder
بایگانی

بچه ها و یا حتی بزرگسال ها رو میشه از یه جنبه به سه دسته تقسیم کرد, اولی, دسته ای از بچه ها و بزرگسال ها که به راحتی توی هر جمعی خودشونو وارد می کنن و مورد محبت سایرین واقع میشن! و یا یه جورایی حرفشون میشه سند و حجت حتی توی اون گروه! یا کلا خیلی هیچ کس در پی این نیست که ظاهر و رفتار این گروه رو زیر ذره بین قرار بده, بلکه این آدمها بلدن صرف نظر از شرایط مالیشون و چهره و قیافه اشون خودشون و شخصیتشون رو نمایش بدن و با همون هم تو دل بقیه جا بشن! 

دسته ی دوم هم کسایی هستن که اصولا یا ساکتن و یا خجالتی و یا کلا خیلی زودجوش و خون گرم نیستن! این دسته با اینکه خیلی قاطی فعالیت های گروهی و جمعی نمیشن ولی خب باقی افراد هم با این اشخاص مشکلی ندارن! خیلی راحت قبول می کنن این آدمها نمیخوان خیلی توی مرکز همه چیز باشن! 


و اممممما دسته ی سوم :| گروهی که حتی یک ساعت از حضورشون توی یک جمع جدید نگذشته که کل اون جمع متفق القول بر ضد اون آدم میشن و یه جبهه تشکیل میشه :/ یعنی فقط تنفر به سمت خودشون جذب می کنن:/ 

این هفته که هفته ی اول و مصادف با شروع ترم جدید بود! خیلی از کلاس بندی ها رو تغییر دادیم و این یعنی خیلی از بچه ها توی کلاس هایی جدید و با همکلاسی های جدید قرار گرفتن! توی آموزشگاه ما بچه های بدجنسی نداریم, که حالا بخوایم بگیم اگه یه کلاس بر ضد یک نفر میشه به خاطر اینه که میخوان اون شخص رو اذیت کنن یا حالا مسائل دیگه! و من به عینه میبینم که چطوری بچه ها به سه گروه بالا تقسیم میشن! گروهی که سریع تودل بقیه جا باز می کنن! گروهی که کم حرف و ساکتن ولی مشکلی با بقیه ندارن, به عبارتی اونا کاری با بقیه ندارن و بقیه هم همینطور! ولی گروه سوم که توی همون جلسه ی اول می زنن هر چی پل ارتباطی هست رو خراب می کنن و عوض دوست پیدا کردن, دشمن می سازن :/ 

و این یعنی کلاسی که تو, تا آخر ترم باید عین یه منجی و واسطه بین شخص مورد تنفر و باقی بچه ها یه تعادل ایجاد کنی و مواظب باشی تنش ها خیلی بالا نزنه و کار به جاهای باریک نکشه! که بسیاااار کار طاقت فرسایی هم هست*___*

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۳/۲۹
حدیث

نظرات  (۵)

من همیشه خودم رو جزو دسته‌ی دوم می‌دونستم و می‌دونم، ولی خیلی وقت‌ها وقتی خاطرات مدرسه یا دانشگاه رو مرور می‌کنم متوجه می‌شم بیشتر به سمت دسته‌ی اول متمایل بودم. نه این‌که محبوب قلب‌ها بوده باشم ولی می‌تونستم انرژی خوبی منتقل کنم. نه اون‌قدر زودجوش و گرم‌گیرنده! و نه اون‌قدر ساکت که به سختی به یادها بیام.

و دسته‌ی سوم. امیدوارم زیاد توی اون رده قرار نگرفته باشم اما فکر کنم همه‌مون آدم‌هایی رو می‌شناسیم که توی همون برخورد اول، بدون هیچ دلیل یا شناخت خاصی، بدمون میاد از طرف و پس می‌زنیم‌شون. 
پاسخ:
منم همیشه یه چیزی بین دسته ی اول و دوم بودم! 

ببین این قضیه که ادم توی برخورد اول از خیلی ها خوشش نمیاد یه چیزه ولی اینکه طرف اصلا سر جاش نشسته شروع می کنه با انواع و اقسام رفتارها محبت :| به اطراف منتقل می کنه یه چیز دیگه! 
اون مورد اول خود به خود درست میشه! برای خود منم بارهااااا پیش اومده چه اینکه تو برخورد اول تحویلم نگرفتن ولی بعدها اوضاع تغییر کرده یا خودم از یه سری ها خوشم نیومده ولی بعدش دیدم که چقدر اشتباه فکر می کردم! 
ولی ببین مخصوصا توی بچه ها که اصلا به لباس و ظاهر و وضع مالی و گوشی و این چیزها اصلا دقت نمی کنن! یک سری از بچه ها با خبرچینی و مدام ایراد گرفتن از حرف زدن انگلیسی بقیه و یا نمره و نوشتن و ننوشتن تکالیف, در عرض همون دو سه جلسه اول خودشونو در مقابل کلاس قرار میدن و عموما بچه های خیلی قوی و مستقلی هم نیستن که تنهایی از پس حملات مقابله به مثلی که دریافت می کنن بر بیان و تمام آروم کردن این تنش یه تنه بر عهده ی مربی معلم میفته! 

برداشت من از گروه سوم این بود که بدون اقدام خاصی، صرفا انرژی خوبی نمی‌دن و خوشایند دیگران نیستن. ولی این رفتارهایی که نوشتی آره، راه برگشتی باقی نمی‌ذاره. انگار می‌خوان توجه دیگران رو جلب کنن و خودی نشون بدن، اما بلد نیستن چطور باید تاثیر مثبت و سازنده داشته باشن نه اینجوری خودتخریب‌گونه. 

شخصا تحسین‌ات می‌کنم که با بچه‌ها کار می‌کنی. حوصله و انرژی بسیااااااار می‌طلبه. درود بر تو :)
پاسخ:
نه کلا منظورم کسایی هست که هر جور شده می خوان توی مرکز یه جمع باشن ولی بلد نیستن! و هر کاری می کنن تا به این سمت برن برعکس در جهت عکس میرن :/

خیلییییی حوصله می خواد :)))

سلام-ممنون بابت این مطلبت
تقسیم بندی جالب و درستی بود-ولی من خودم برخورد اولو زیاد مد نظر قرار نمیدم-واقعا گذر زمان و شرایط بحرانیه که شخصیت واقعی ادمها رو نشون میده
۱۶ تیر ۹۸ ، ۱۱:۲۷ منتظر اتفاقات خوب (حورا)
من ترجیح میدم مربی مهد باشم تا بچه‌ها تاثیرپذیری بالاتری داشته باشن:/
پاسخ:
چطوری یعنی ؟
۲۵ مرداد ۹۸ ، ۱۴:۱۸ منتظر اتفاقات خوب (حورا)

بچه کوچولو ها فکر میکنم منعطف تر هستند و حرفی رو راحت تر قبول میکنند و حتی راحت قبولت میکنند. مطمئن که نیستم. ولی با بچه های فامیل چنین احساسی دارم. دیدم که راحت بهم اعتماد میکنند و خوب حرف زدن باهاشون باعث میشه حرفم رو قبول کنند

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی