Femme De Couleur

Woman of colour

Femme De Couleur

Woman of colour

پیام های کوتاه
  • ۲۳ اسفند ۹۵ , ۰۲:۴۱
    I Wonder
بایگانی

چهل

جمعه, ۱۵ آذر ۱۳۹۸، ۱۰:۰۸ ب.ظ

چهلم هم اومد و رفت! 

از دست دادن سلیمون اولین از دست دادن جدی زندگی من بود! اولین مجلس ختم و مراسم هفت و مراسم چهلم عمرم رو به عنوان یک صاحب عزا تجربه کردم! 

تمام مدت از سلیمون خجالت می کشیدم فقط! از اینکه با زنده بودن سلیمون و وجود سلیمون کسی احساس غرور نمی کرد, یا اگر می کرد نشون نمی داد! از اینکه همه مون صف می کشیدیم و همه برای دیدنمون میومدن! ولی ما خودمون یادمون می رفت سلیمون 8 ماه توی تختش و گوشه ی اتاقش بیشتر وقت ها تنها بود! از اینکه 40 روز مردها زحمت کشیدن و ریششون رو نزدن و زن ها اصلاح صورت نکردن و همه 40 روز فقط مشکی پوشیدن! اگر نداشتن رفتن خرید لباس مشکی خریدن! هنوز نیومده بودن بدن بی جون سلیمون رو ببرن, یه سری ها در به در دنبال لباس مشکی بودن و زنگ پشت زنگ که فلانی روز تعطیلی بیاد مغازه تا ما بریم لباس مشکی بخریم! ولی برای خود سلیمون سالی یه بار هم یه پیرهن نخریدیم! از اینکه بعد از رفتن سلیمون تمام تلاشمون رو کردیم تا به بقیه ثابت کنیم ما برای بابا و بابابزرگمون چقدر احترام قائلیم ولی یه بار به خودش تلاش نکردیم ثابت کنیم! 

از این به بعد هزاران بار اسم سلیمون رو میاریم و به اینکه باهاش خاطره داشتیم می بالیم! ولی وقتی زنده بود ماهی یه بار هم شاید از خاطره هاش و از خود سلیمون برای کسی چیزی برای تعریف نداشتیم ...

سلیمون ببخش اگه منم جزو همین بقیه بودم...

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۹/۱۵
حدیث

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی