اگه خونه تکونی خونه مادربزرکه است!! اگه تا حالا آفتابی نکردین خودتونو ، باید لااقل دست خالی نرید:دی
در راستای اینکه میخوام یه جوری برم که این همه غیبت به چشم نیاد با دست پرررر و به صورت زیر ، بقچه بغل شال و کلاه کردم میخوام برم:دی
اینبار هم بچه ها کیک سیب! کیک سیب بچه ها:دی
[این دفعه سیبهارو چیندم رو خود کیک^-^ ]
من برم کیک برسونم با چایی به عزیزان زحمت کش خونه مادربزرگه:دی باشد که رشوه از نوع کیک سیب و چایی مقبول قرار بگیره و غیبتم رو به یه تیک حضوری تغییر بده :دی
اینکه حالا خدا به فکر آبروی من بود و یا به فکر اون پیرمرد بیچاره
بیشتر که من یک هفته بدون ریالی شارژ پولی تصمیم گرفتم امروز یه شارژ بخرم و
پنج دقیقه بعد یه پیرمرد که معلوم بود خیلی وقته که منتظر دخترشه ازم
خواست میشه با تلفنم به دخترش زنگ بزنه!! و چه خوب که من مجبور نبودم بگم
ببخشید من شارژ ندارم! واقعا چقدر خوب.