یکی از قانون ها و فرهنگ هایی که این روزها دیگر باید کم کم در دل زندگی مان بگنجانیمش، فکر می کنم این باشد که: " به سلفی گرفتن های همدگیر احترام بگذاریم و سعی کنیم درک و رسپکت لازم را در این مواقع از خودمان بروز بدهیم" حتی وقتی که بالای یک سرسره ی یخی که اتفاقا آن قسمتش از همه جایش شیشه ای تر و سرتر است ایستاده ایم_به عبارت دقیق تر نشسته ایم بر توییپ_ و منتظریم تا نفرات جلویی ترمز دستی توییپ شان را بکشند و سُرشان را بخورند تا ما هم سُرمان را بخوریم _کاری که معمول است و انتظار می رود_ ولی خوب جلویی های ما علاقه دارند حتما یک عکس سلفی از همین لحظه و از همین نقطه نشسته بر توییپ در بالای سرسره داشته باشند و همچنین فیلم استارت زدنشان را نیز، که برای این یکی منتظر می مانیم وسط آن هوهوی باد بالاخره صدای طرف به گوش فامیلش برسد و فامیلش بیاید و مونوپاد را بگیرد و بعد قلق گوشی و مونوپاد طرف را هم همان دم و همان جا یادش بدهند و بعد و بالاخره یک دو سه حررررکت از فامیلشان و یوهوووو و سوت و جیغ و هورا از جلویی ها به گوش برسد و ترمز دستی های ما که دو دست و پای پدر جان می باشند بالاخره خود را رها بنمایند تا ما یک عدد سُر ناقابلمان را بخوریم :|