از 95ی که هنوز با ماست و یا ما هنوز باهاشیم :|
پنجشنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۵، ۰۴:۱۵ ب.ظ
* اینروزها کابوسهایی هستن که خوشباورانه فکر میکردیم هیچ وقت نخواهند رسید و همینطور هی همه چیز رو بهشون دایورت کردیم و دایورت کردیم و دایورت کردیم، جوری که حالا ما موندیم و یک عالمه تغییر و تحول و پروژههای نوروزی که اون روزها که میشد تک تک انجامشون داد، ندادیم و حالا همگی هجوم آوردن که دسته جمعی انجامشون بدیم :|
به من باشه همه رو منقضی میکنم :/ همه رووووووووو...
**توی این روزهایی که همه بدو بدو های نوروزی داشتن من چپیده بودم گوشه اتاقم سریال دیدن :| ازین مینی سریالهای انگلیسی قرن چهاردهمی، شونزدهمی، پونزدهمی و رنسانسی و ازینا خلاصه :/ با این اوصاف توی مراسمات روبوسی عید به جای اینکه لپمو بفرستم جلو، اگه یه دفعه دستمو فرستادم جلو که بر اون بوسه بزنن، خیلی نباید جای تعجب باشه :|
*** طبیعیه وقتی شما تو کنج اتاقتون باشین و تو جمع خانواده نباشین، باقی خانواده خودشون سر اینکه رنگ در خونه رو به چه رنگ زیبایی دربیارن بدون حضور شما تصمیمگیری خواهند کرد و حالا درب خونه هم پتانسیل اینو داره که توی شوکولات خوری با باقی شوکولاتا و کاکائوها اسباب پذیرایی باشه :|| [آیکون خدایا بیا منو بخور :/ ]
****زایید یا نزایید، مساله اینست!!
همونطور که میدونید با پیشرفت روزافزون علم پزشکی، هنوزم که هنوزه درد زایمان کاملا دست خداست و خدا این یکی رو هنوز تصمیم نگرفته از حوزهی اثوریتی خودش به حوزهی هیومن اثوریتی تفویض کنه :| و بدینسان ما جمیعا خانوادگی نمیدونیم به کارها و خریدهای عیدمون برسیم یا گوش به زنگ باشیم بدووییم بیمارستان، چرا که سه قلوهامون در راه اومدن هستن، اونم خیلی خیلی قریب الوقوع!! [نمونهاش شنبهی پیش که همه رو دوان دوان کشوندن بیمارستان ولی خوب بازم به دنیا نیومدن و دوباره همگی جمع کردیم برگشتیم خونه سر بدو بدوهای عیدمون _که البته من نشستم سر سریال دیدنم، باقی همچنان دوان دوان رفتن به پیشواز عید_
جدی نوشت و از ته دل: لطفا برای سه قلوهای ما و مامانشون دعا کنید تا همگشیون سالم و سلامت، حالا چه اینور سال یا اونور سال، پیشمون باشن :)
به من باشه همه رو منقضی میکنم :/ همه رووووووووو...
**توی این روزهایی که همه بدو بدو های نوروزی داشتن من چپیده بودم گوشه اتاقم سریال دیدن :| ازین مینی سریالهای انگلیسی قرن چهاردهمی، شونزدهمی، پونزدهمی و رنسانسی و ازینا خلاصه :/ با این اوصاف توی مراسمات روبوسی عید به جای اینکه لپمو بفرستم جلو، اگه یه دفعه دستمو فرستادم جلو که بر اون بوسه بزنن، خیلی نباید جای تعجب باشه :|
*** طبیعیه وقتی شما تو کنج اتاقتون باشین و تو جمع خانواده نباشین، باقی خانواده خودشون سر اینکه رنگ در خونه رو به چه رنگ زیبایی دربیارن بدون حضور شما تصمیمگیری خواهند کرد و حالا درب خونه هم پتانسیل اینو داره که توی شوکولات خوری با باقی شوکولاتا و کاکائوها اسباب پذیرایی باشه :|| [آیکون خدایا بیا منو بخور :/ ]
****زایید یا نزایید، مساله اینست!!
همونطور که میدونید با پیشرفت روزافزون علم پزشکی، هنوزم که هنوزه درد زایمان کاملا دست خداست و خدا این یکی رو هنوز تصمیم نگرفته از حوزهی اثوریتی خودش به حوزهی هیومن اثوریتی تفویض کنه :| و بدینسان ما جمیعا خانوادگی نمیدونیم به کارها و خریدهای عیدمون برسیم یا گوش به زنگ باشیم بدووییم بیمارستان، چرا که سه قلوهامون در راه اومدن هستن، اونم خیلی خیلی قریب الوقوع!! [نمونهاش شنبهی پیش که همه رو دوان دوان کشوندن بیمارستان ولی خوب بازم به دنیا نیومدن و دوباره همگی جمع کردیم برگشتیم خونه سر بدو بدوهای عیدمون _که البته من نشستم سر سریال دیدنم، باقی همچنان دوان دوان رفتن به پیشواز عید_
جدی نوشت و از ته دل: لطفا برای سه قلوهای ما و مامانشون دعا کنید تا همگشیون سالم و سلامت، حالا چه اینور سال یا اونور سال، پیشمون باشن :)
و همچنان معذرت اگه کامنتی از من نیست و نمیخونمتون...
۹۵/۱۲/۲۶
اون شوق دیگه رفته خونه تکونی چیه ؟ این مسخره بازیا چیه ؟ من که اصلأ دوست ندارم خونه تکونی کنم ولی همچنان مادرم در حال شهید کردن خودشه !!! ماشاالله خدا حفظشون کنه و صحیح و سالم مورد لطف و عنایت خدا مستدام باشند
عید خوبی داشته باشید