من جات بودم دو سه ماهی پیدام نمی شد اون ورا:)) یاد ونگ زدن های کیان (جوجه آبجیم) می افتم شب های اول، مو به تنم سیخ می شه. حالا فکر کن ضربدر سه بشه همه چیز:))))
به به! به به! خدا نگهشون داره برای مادر و پدرشون:))))))
ستایش و نیایش اون دو تا پایینی هستن؟ سوگند هم اون بالاییه است؟:-؟
پاسخ:
من مسئول شناساییشونم و اینکه قاطی نشن و هرکدوم رو برحسب ترتیب به دنیا اومدنشون خوابوندیم و به همین ترتیب از اول سوگند و ستایش و نیایش نام نهادیمشان :دی
الان توی عکس اون بالایی که چشماش بازه نیایشه و اون سمت چپی سوگند و سمت راستی ستایش :دی
بعد این سه تا همسانن؟ یعنی مامانشون از کجا میدونه الان اسم این یکی نیایشه، اون یکی نیایش نیست؟ :-؟
#سطح_دغدغه
پاسخ:
دقیقا همین میشد هر چی دوتا ست پیدا می کردیم سومی که می خواست مچ بشه یه چیز نامتعارفی برای اسم میشد :دی
عرضم به حضورت که دوتاشون شبیه همن ولی یکیشون فرق داره با اون دوتا.
اولی و سومی مثل همن ولی دومی هم وزنش ازین دوتا کمتره و هم پر مو تر و مشکی تر و یه کمی هم زشتوک تره بچممم ( که من خودم همینو بیشتر دوس دارم:دی)
من خودم بعد از یک شبانه روز تر و خشک کردنشون دیگه راحت می تونم از هم تشخیصشون بدم :) وقتی باهاشون سر کنی و تر و خشکشون کنی و توی بغلت بگیریشون خیلی زود متوجه میشی کدوم به کدومه و حتی عادت هاشونو هم می فهمی و کاملا باهاشون اخت میشی :)