Femme De Couleur

Woman of colour

Femme De Couleur

Woman of colour

پیام های کوتاه
  • ۲۳ اسفند ۹۵ , ۰۲:۴۱
    I Wonder
بایگانی

آیا شما هم؟

پنجشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۹، ۰۶:۲۹ ب.ظ

دیروز یه نوبت دکتر داشتم و یه سر هم باید می رفتم باغ کتاب و یک جایی هم توی بازار قدیمی شهر! فاصله ی هر کدوم از این سه تا بیست دقیقه پیاده روی داره! ماشین رو نمیشد با خودت ببری! چون بازار مرکر شهر هست و جای پارک نمیشه عصرها پیدا کرد و مکافاته! فقط از مطب تا باغ کتاب ماشین بردیم و بعد ماشین رو همونجا گذاشتیم تا پیاده بریم تا بازار! این مقذار راه رفتن و اینقدر کار داشتن توی شهر تا قبل از کرونا یک چیز عادی و حتی اصلا جزئی به شمار میومد! ولی دیروز وقتی برگشتم خونه انگار کوه کنده بودم که اونقدر راه رفته بودم و یا به نظرم خیلیییی زیاد اومد دو سه ساعت بیرون بودم :| 

واقعا چقدر زود یادمون رفت زندگی معمولی چطوری بود!! و به تو خونه موندن و دور کاری عادت کردیم :/ 

واقعا برای شما هم اینطوره؟ *_____*

موافقین ۹ مخالفین ۰ ۹۹/۰۴/۲۶
حدیث

نظرات  (۱۱)

۲۶ تیر ۹۹ ، ۱۸:۳۶ نار خاتون

نه خب:/ چون دور کاری نداریم:)

پاسخ:
شماها که تازه توی خط مقدم هستید :دی 
۲۶ تیر ۹۹ ، ۱۹:۰۷ مترسک ‌‌‌‌‌

جدی یادمون رفته قبلاً چه جوری زندگی می‌کردیم 🤦‍♂️

پاسخ:
من تعجب می کنم عادت کردم اینقدر راحت توی خونه بمونم :|

من یه توک پا باید برم مثلا اداره، انگار دارم میرم مهمونی:))

پاسخ:
یعنی چی؟ چطوری؟ :دی 

آره واقعا 

پاسخ:
آره واقعا در چه حد و حدودی مثلا :دی

نه من دلم واسه زندگی معمولی تنگ شده

نمیتونم به شیوه جدید عادت کنم :(

پاسخ:
من دلم برای دیدن دوستام تنگ شده! یا الان که می تونم مسافرت برم چون وقتش رو دارم ولی نمیشه :/
۲۷ تیر ۹۹ ، ۰۹:۲۸ محمود بنائی

:) واسه ما که شیفتی هستیم شرایط تغییری نکرد، یعنی توی تعطیلی کرونا همه خونه خواب بودن ما شیفت بودیم الان هم که صبح جمعه هست همه خوابن و ما مشغول کار. 

اما تغییر کلا سخته و تا عادت کنی زمان میبره! 

پاسخ:
اتفاقا خوبه که روتین زندگیت سرجاش باقی مونده! من قبلا هر روز 8 صبح بیدار بودم ولی الان چند ماهه دارم تلاش می کنم باز صبح ها بیدار باشم ولی مگه میشه :| 
۲۷ تیر ۹۹ ، ۱۰:۱۱ حامد سپهر

اونقدر با تجهیزات و رعایت فاصله و ماسک میریم بیرون که یادمون میره اومدیم لذت ببریم

پاسخ:
اونم توی این گرما و این هوا با ماسک و دستکش :|

یعنی یه کار اداری رو کلی واسش حاضر میشم چون معلوم نیست دیگه کی برم بیرون:))

پاسخ:
آهان از اون لحاظ :))))

من قبلا که می‌رفتم دانشگاه، روزی متوسط ده کیلومتر پیاده‌روی داشتم بعدش تازه می‌رفتم باشگاه! دیروز بعد چندوقت رفتم یه کم پیاده‌روی، امروز نمی تونستم از جام بلند بشم:-/

واقعا دلم تنگ شده واسه زندگی عادی:(

پاسخ:
آره منم بعد از اون همه کوفتگی به مامانم می گفتم که چقدر راحت زندگی معمولی ازمون گرفته شد :| و داریم به اینقدر حبس کردن و حبس بودن خودمون هم عادت می کنیم و تنبل تر میشیم :|

چشم من را به روی یک سری واقعیات باز کرده... که خب کاش باز نمی‌کرد :)

 

پاسخ:
اتفاقا برای من هم همچین دستاوردی رو داشت، منتها با این تفاوت که من ازین امکان استقبال می کنم و حتی آرزو می کنم کاش زودتر این اتفاق افتاده بود :دی
۳۰ تیر ۹۹ ، ۱۵:۳۸ منتظر اتفاقات خوب (حورا)

من اولین بار که بعد از مدت‌ها پیاده‌روی طولانی مدت انجام دادم، همون کاریی که تا زمستون پارسال روتین زندگیم بود، نفسم بالا نمیومد!!  در حالی که این چند ماه رو توی خونه ورزش می‌کردم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی