از سختی های ارتباطات انسانی
جدیدا دارم یک چیزی رو تمرین می کنم که بتونم انجام بدم و یا کلا ازش دوری کنم, اینکه به طور غیرمستقیم برم مثلا یه چیزی تو استوری ها و پست های اینستاگرام و یا حتی همین وبلاگ بگم که به در باشه تا مثلا دیوار بشنوه. جدیدا شخصی از اشخاص فامیل این رویه رو در پیش گرفته و واقعا باید یکی از پریز بکشدش بیرون. کپشن پست های اینستاگرامش و استوری هاش پره از کنایه و ایما و اشاره و به در گفتن تا دیوار بشنوه. بعد واکنش من چی می خواست باشه, که منن برم مثلا استوری بزنم غیر مستقیم که آی کسایی که فلان و بهمان و ......! بعد دیدم خب الان فرقمون چیه با هم :)) یا بعد دیدم من گاهی تو وبلاگ هم اینکار رو کردم. که می دونستم اشخاصی وبلاگ رو می خونن و به جای اینکه برم مستقیم بهشون بگم چه مسئله ای باهاشون دارم اومدم تو وبلاگ ازش نوشتم. خلاصه که خیلی سخته ولی دارم تمرین می کنم که اگر برام اینقدر سخته و یا غیرممکنه که مستقیم برم به شخص بگم, پس بهتره سکوت کنم.
اذیت شدن از یه جایی دیگه صفت فردی محسوب میشه انگار:/