Femme De Couleur

Woman of colour

Femme De Couleur

Woman of colour

پیام های کوتاه
  • ۲۳ اسفند ۹۵ , ۰۲:۴۱
    I Wonder
بایگانی

از رنج های زمانه ی امروز

شنبه, ۲۹ آذر ۱۳۹۹، ۰۷:۳۱ ب.ظ

توی دنیایی زندگی می کنیم که همه چیز رو خیلی ساده کرده و ازمون می خواد باور کنیم همه چیز ساده است. عشق رو ساده کرده به خواستن و داشتن. یعنی تو کسی رو بخوای و بعد داشته باشی. در حالیکه عشق پیچیده تر از این حرف هاست. عشق گاهی خواستن و نداشتن است. عشق گاهی نخواستن و داشتن است. عشق پیجیده است. زندگی هم پیچیده است. 

میگن یکی از راه های کشف پیچیدگی های دنیا به وسیله ی سکون و سکوت و غوطه ور شدن در لحظه ها اتفاق میفته. اینکه ریتم زندگی مون رو کمی کم کنیم و لحظه ای بایستیم و سعی کنیم ذره بین زندگی مون رو مدام تغییر بدیم، از فوکوس نزدیک به فوکوس دور و بالعکس تغییرش بدیم و از زاویه های مختلف هر چیزی رو بسنجیم و نگاه کنیم

موافقین ۹ مخالفین ۰ ۹۹/۰۹/۲۹
حدیث

نظرات  (۲)

عشق رو نمیدونم بشه چطور تعریف کرد واقعا سخته و به قول شما پیچیده. 

ولی اون قسمت فوکس و اینها به نظرم گاهی فقط اوضاع رو پیچیده تر میکنه و ما رو گیج تر. شاید ساده سازی گاهی بد نباشه حداقل سرگردون نمیشیم. 

پاسخ:
خب ساده سازی یعنی چطور؟
و اینکه میگید فوکس کردن گیج کننده است، به نظرت مگر چکار می کنه و یا در نظرت اینکه فوکس ذره بین زندگیت رو تغییر دادن یعنی چی که فکر می کنی کار رو پیچیده می کنه؟

ساده سازی یعنی پذیرفتن کاربردی ترین راه حل. مثلا من قبلا مینشستم و تک تک بررسی میکردم روابطم رو با بقیه و عذاب وجدان میگرفتم گاهی و یا بقیه مقصر میدونستم ولی حالا بدون توجه به این ها، روابطم رو از اول بر یه سری قاعده میچینم. شاید بشه گفت اینم با فوکس بدست اومده. من بعد یه سری اتفاقات پارک کردم و به نتایج و پذیرش های خوبی رسیدم. ولی آخرش ساده سازی کردم. دیگه بهش فکر نکردم. 

من گفتم گاهی پیچیده میکنه، من برداشتم از فوکس یه برداشت شهودیه، ولی اون پارک کردن و اینکه مسائل زندگیمون رو  مثل همین عشق که گفتید  یا روابط و یا هر چیزی آرامش، غم و حتی اپلای، ادامه تحصیل و هر کاری که داریم انجام میدیم رو بیایم با عینک های مختلف ببینیم. تو ساختار های مختلف ببنیم. از دید بقیه، یا با پرسش از خودمون و پیدا کردن ریشه ها.

خودتون هم گفتید دیگه اینها باعث میشه بفهمیم مسائل و جهان پیچیدست و من دارم میگم این فهم پیچیدگی بودن الزاما به معنی این نیست که به راه حل برسیم. و گاهی ما رو گیج تر میکنه. 

اینا بر اساس فهم من از نوشته شماست. شاید منظورتون چیز دیگه ای بوده نمیدونم. 

 

پاسخ:
ساده بودن به نظر من باعث رنج میشه وقتی هر چیزی رو خطی و صفر و یکی در نظر می گیریم. یا این هست و حالا که این نیست یعنی رنج. 
در صورتیکه زندگی اصلا چیز صفر و یکی و سیاه و سپیدی نیست و هزار طیف مختلف داره و هزار نوع متفاوت. و وقتی بپذیریم که هر شرایطی که ما توش هستیم چون نه صفر هست و نه یک و این یه بلاتکلیفی نیست و بلکه ماهیت اصلی زندگی هست. پس از رنج میتونیم کمتر کنیم. ساده بودن توی حرف من به معنی این نبود که بیایم پروسه و فرایند رو برای خودمون قابل فهم کنیم. ساده بودن توی حرف من یعنی اینکه فکر کنیم جواب و راه حل هر چیزی فقط یه چیز مشخص هست که همیشه می دونیم. 
و پذیرش پیچیده بودن برای این نیست که کمکی بکنه تا راه حل پیدا کنیم. برای این هست که بفهمیم راه حل درست صد در صدی واقعا نیست, پس بیایم مشاهده امون رو بیشتر کنیم, بیایم کمی دچار سکون بشیم و گاهی به ریزترین قسمت ها توجه کنیم و گاهی خیلی بریم عقب و بیرون و از بالا به مسائل نگاه کنیم تا بتونیم این پیچیدگی ها رو توی همه ی جنبه ها ببینیم و بهش عادت کنیم. 
به نظر من همینکه میگی گیج تر میشی یعنی دوست داری جواب هر چیزی رو بدونی. و هر چیزی برات مشخص باشه. ولی زندگی کی شده که طبق انتظارات ما پیش رفته و سر راست و خطی و ساده و مستقیم بوده؟ 
پس اگه بپذیریم ماهیت پیچیده بودن رو به نظرت آماده تر در برابر رنج ها و سردرگمی ها و ناملایمات نخواهیم بود؟ آماده تر از این لحاظ که نترسیم و دستپاچه نشیم و یا عمیقا سوگوار و درگیر رنج.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی