1600 روز
1600 امین روز از عمر این وبلاگ :)
هر بار نگاهی به عمر وبلاگ مینداختم و می دیدم تبدیل به یک عدد رند شده، می خواستم یه پست بنویسم ونشد تا بالاخره بعد از 1600 روز قسمت شد که من این پست رو بنویسم. من یک جایی توی تابستون سال 89 بلاگر شدم. بارها از فرایند بلاگر شدنم گفتم اگر قدیمی باشید و خونده باشید. ده سال بلاگر بودن و حالا، و فقط 1600 روز آرشیوی که باقی مونده. بابتش غمگین نیستم. چرا که فکر می کنم تمام اون سال ها و روزهای گذشته بلاگری بودم که به شدت احساس ناامنی می کرد. که هر چیزی رو که می نوشت هیچ وقت از قبل این گزینه رو توی ذهنش چک نمی کرد که آیا بعد از نوشتن این پست آمادگی این رو داره که روزی همه ی آدم ها این پست رو بخونند و یا نه. بیشتر چیزهایی رو که منتشر می کرد واهمه ی خونده شدنشون هم باهاش همراه بود. ولی حالا اون واهمه ی خونده شدن از سمت هرکسی رو دیگه ندارم، حالا هر پستی رو قبل از انتشار یه دور برای خودم می خونم و تصمیم می گیرم که آیا این حرفی هست که چند سال بعد هم بخوام پاش وایسم و از نوشتنش شرمنده نباشم و یا پشیمون.
توی این 1600 روز خیلی کمتر نوشتم، خیلی کمرنگ تر بودم. الان و بعد از این 1600 روز خیلی ها که اون اوایل بودند دیگه نیستند. بلاگر خسته تری هستم ولی خب همچنان بلاگر هستم و امیدوارم بمونم :)
تبریک بابت حضور ۱۶۰۰ روزهت توی دنیای وبلاگنویسی.
آرزوی موفقیت و شادکامی