پاسخ:
خودت باش دختر
درباره ی کتاب:
ریچل هالیس مفاهیمی چون خودباوری، مسئولیتپذیری و لازمههای زندگی شاد و رضایتمندی را در زندگی زنان و دختران، در کتابی با عنوان خودت باش دختر مطرح کرده است. هالیس در این کتاب به زبانی ساده و روان تصاویر قالبی شکل گرفته توسط جامعه، رسانه و خانواده را مورد بررسی قرار میدهد، سپس الگوی طبیعی و روش دیگری برای خوشبختی ترسیم و معرفی میشود. ریچارد هالیس در مقدمه کتابش و در نامهای سرگشاده به تمامی دختران و زنان اینطور نوشته است: «کدام حقیقت؟ تو و فقط خود تو مسئول آدمی هستی که میشوی و همچنین مسئول میزان شادی و رضایتی که از زندگی داری. این مفهوم اصلی کتاب من است. اما اشتباه نکنید. من قرار است برای شما صدها داستان خندهدار، عجیب، خجالتآور، غمانگیز یا مسخره تعریف کنم که تمامشان به یک حقیقت ختم میشوند: زندگی تو به خودت بستگی دارد.»
دختر ستاره ای
درباره ی کتاب:
"استار گرل" ۱۶ ساله با رفتار خود دبیرستان "مایکا" در اریزونای امریکا را دستخوش دگرگونی می کند. او متفاوت است. در لباس پوشیدن و رفتار. به همه کمک می کند. عاشق یاری رساندن به افراد تنها و درمانده جامعه است.
ارتباطش با "لئو" پسر همکلاسی اش که مانند او نیست، ارتباطی عاشقاته است. او مورد توجه خیلی هاست اما چون متفاوت است و دگر اندیش، عده ای دوستش ندارند و از او می خواهند مانند همه باشد. از لباس پوشیدنش تا رفتارش. اما استارگرل این خواسته را تاب نمی آورد. او تلاش می کند خودش باشد و خودش. او حق دارد خودش باشد. او دختری خاص و منحصر به فرد است. پس چه لزومی به تغییر خود؟ اما جامعه کوچک مدرسه او چنین رفتاری را نمی پذیرد و او به ناچار مدرسه را ترک می کند در حالی که جای پایش در بسیاری از رفتارهای دیگران دیده می شود.
دختر ستاره ای ماجرای یک عشق واقعی، پذیرفتن دیگران و صلح است. استارگرل دختری متفاوت با دیگران است. استارگرل عاشق است. علاوه بر عشقش به لئو، عاشق مردم و اطرافیان خود است. او هر روز از پسر کوچکی به نام پیتر عکس می گیرد تا در پنج سالگی در جشن تولدش آلبومی از گذشت روزهای زندگی اش به او هدیه بدهد. برای او چیزی بالاتر از دیدن وجود دارد. هرچه می بیند، حس می کند. چشم هایش مستقیم به قلبش راه دارد. او موشی را به عنوان حیوان خانگی نگه می دارد. چیزی که دیگران اصلا دوست ندارند. کسی که موهایش را پس از کوتاه کردن در یک سبد، در بهار، لبه ی پنجره می گذارد تا پرنده ها برای درست کردن لانه از آن استفاده کنند، فقط می تواند عاشق باشد و متفاوت با دیگران. ویژه گی ای که همکلاسی ها و افراد مدرسه نتوانستند بفهمند
داستان با درونمایه عاشقانه، اجتماعی و روانشناسی می تواند بسیاری از دلواپسی های بلوغ را به نوجوان خواننده کتاب پاسخ دهد. با خواندن کتاب و توصیفات ادبی تاثیر گذار که با بار عاطفی همراه است، می توانید ستاره درونتان را پیدا کنید.
ماجراهای نارنیا( مجموعه هفت جلدی)
درباره ی کتاب:
مجموعهی هفتجلدی «ماجراهای نارنیا» نوشتهی «سی. اس. لوئیس» را «امید اقتداری» و «منوچهر کریمزاده» به فارسی برگرداندهاند. این مجموعه دربرگیرندهی هفت جلد داستان با عنوانهای «شیر، کمد، جادوگر»، «شاهزاده کاسپین»، «کشتی سپیدهپیما»، «صندلی نقرهای»، «اسب و آدمش»، «خواهرزادهی جادوگر» و «آخرین نبرد» است. در توضیح پشت جلد میخوانیم: «ماجراهای نارنیا از هفت کتاب مستقل پدید آمده است که خواننده میتواند آنها را به دنبال هم و یا جدا از هم بخواند و از حوادث درهمتنیده و تخیلبرانگیز آنها لذت ببرد. این هفتگانهی جذاب و پرهیجان سالهاست که در سراسر جهان با استقبال گرم و روزافزون جهان روبهرو شده است.» در بخشی از داستان اول این مجموعه شیر، کمد، جادوگر میخوانیم: «زمانی چهار تا بچه بودند به اسمهای پیتر، سوزان، ادموند و لوسی. این داستان دربارهی اتفاقی است که وقتی آنها را هنگام جنگ به خاطر دورکردن از حملههای هوایی به بیرون از لندن فرستادند، برایشان رخ داد. بچهها را به خانهی پروفسور پیری فرستادند که در دل روستایی زندگی میکرد که شانزده کیلومتر از نزدیکترین ایستگاه قطار و بیش از دو کیلومتر از نزدیکترین ادارهی پست فاصله داشت.» مجموعه کتاب حاضر را انتشارات «هرمس» منتشر کرده و در اختیار مخاطبان قرار داده است.
جنگجوی صلح جو
درباره ی کتاب:
داستان کتاب جنگجوی صلحجو از دل یک داستان واقعی در زندگی دن میلمن گرفته شده است. شاید همین موضوع که دن میلمن تمام این اتفاقات را با تمام وجودش لمس و حس کرده باعث شده تا مفاهیم و پیامهایی که از زندگی درس گرفته و با قلم خود برای خواننده تعریف کرده به عمق جان مخاطب بنشیند.
کتاب سه بخش با عناوین «کتاب اول: نسیم تغییر و تحول»، «کتاب دوم تمرینات جنگجو» و «کتاب سوم: سعادتی وصفناپذیر و غیرمنطقی» دارد.
در قسمت اول کتاب دن میلمن پمپ بنزینی را توصیف میکند که در آن با مردی عجیب به نام سقراط آشنا شده است. فضای شروع کتاب ممکن است در ابتدا کمی برای خواننده گنگ به نظر برسد اما رفته رفته با توصیفات و گفتوگوهای مرد جوان (دن میلمن) و سقراط متوجه میشویم که با کتابی سراسر از جملات کلیدی و کاربردی مواجهیم. داستانی که پر از حس انگیزه و تغییر است. همان چیزی که مخاطب امروز در دنیایی که اغلب افراد را تبدیل به موجوداتی ناامید و بیانگیزه کرده است، به آن نیاز دارد. داستان میلمن از واقعیت زندگی اوست، از قلب و تجربهی او از شکستها، پیروزیها و مهمتر از همه تلاشهاست.
بخش دوم که عنوان « تمرینات جنگجو» را دارد. نقطه عطف داستان است، زمانی که مرد جوان باید مهمترین تصمیم زندگی خود را بگیرد چرا که او حالا دچار یک مشکل جسمی شده که در روند پیشرفت ورزشی او اختلال ایجاد کرده و حتی ممکن است او را از فضای مسابقات و ادامهی این رشته دور کند. از قسمتهای زیبای این بخش زمانی است که میلمن از سقراط میخواهد که او را از دروازهها به دنیای جنگجوها ببرد. اما سقراط جواب میدهد که دروازهی ورود به قلمرو جنگجویان در درون انسان قرار دارد و انسان تنها زمانی میتواند از این دروازه عبور کند که مسئول رفتار خویش باشد. سقراط در این بخش به میلمن میگوید که: «هرکسی، هر موجود بشری، اعم از مرد یا زن، در باطن خود این قابلیت را داراست که آن دروازه را پیدا کند، و از آن عبور کند، اما متاسفانه انسانهای بسیار معدودی یافت میشوند که برای انجام دادن این کار به تلاش و تکاپو میافتند. انسانهای معدودی به این دروازه علاقه دارند».
در بخش سوم کتاب «سعادتی وصفناپذیر و غیر منطقی» شاهد این هستیم که مرد ورزشکار دچار خلاء، مشکلات و چالشهایی میشود. اما کمکم مسیر درونی خود را پیدا میکند و در نهایت متوجه تغییر شگرف شخصیت اصلی داستان دن میلمن میشویم.
سفر مقدس
درباره ی کتاب:
نویسنده این کتاب در این داستان واقعی و بسیار لطیف و زیبا از آشنایی خود با استاد و راهنمای دوست داشتنیاش ماماکیا سخن میگوید او پس از 4 سال شاگردی در نزد استادی به نام سقراط و پس از پشت سر گذاشتن بسیاری از مشکلات زندگی تصمیم میگیرد سفری به خاور دور انجام دهد تا هدف اصلی زندگیاش و سرچشمه الهامگرایی و ماموریت معنوی خود را در عالم زمینی کشف کند. با یادآوری خاطرهای بسیار قدیمی او به جستجوی زنی ساحره در جنگل بارانزا و استوایی جزایر هاوایی میرود بدون آن که از نام او و محل اقامتش مطلع باشد. سرنوشت و نیروهای مقتدر عالم ماورایی طبیعی به نویسنده کمک میکنند تا آن زن شفا دهنده را پیدا کند آن بانوی بزرگوار چون مادری مهربان تعلیمات ناتمام معنوی دن میلمن را بر عهده میگیرد و نویسنده در طول کتاب با انواع آزمونهای دشوار معنوی مبارزات جسمانی و مکاشفاتی الهامگونه مواجهه میشود و کم کم میآموزد چگونه در مسیر خود و صلح و فضیلت گام نهد ... این همان سفری مقدس است که ما همه با او سهیم خواهیم شد تا به سرچشمه نورالهی برسیم. که در قلب همه ما جای دارد
بار دیگر شهری که دوست می داشتم
درباره ی کتاب:
نادر ابراهیمی با نوشتن این اثر مانند سایر آثارش مسائل و مشکلات اجتماعی مردم ایران را در قالب داستان بازگو میکند. این اثر داستان کوتاه عاشقانهای از زبان جوان ساده و روستایی است که دل درگرو عشق دختر خان و ارباب روستا داده است. در پیچوخمهای این جدال عاشقانه و در لابهلای فراز و نشیبهای این داستان، نکتههایی نهفته است که این اثر را چیزی فراتر از یک داستان عاشقانه معرفی میکند. گلایهها و کنایههای شخصیت اول داستان با تمام لطافتهای عاشقانهاش به بسیاری از معضلات و مشکلات جامعهی امروز ما که ریشه در افکار و سنتهای منسوخ و پوسیده دارد اشاره میکند. مشکلاتی که در بطن همین داستان مسیر شخصیتها را مشخص میکند و سرنوشت جوان عاشقپیشهی داستان را طوری رقم میزند که دید و تفکر او نسبت به عشق دگرگون میشود. متن داستان که بیشباهت به شعر نیست، بازگوکننده و بازتاب افکار وطنپرستانهی نویسنده نیز است. ظرافت بازگو کردن این نکته در آن قسمت از داستان به نمایش کشیده میشود که پسرک روستایی عشق خود را اینگونه بیان میکند، هیچ عشقی قویتر از عشق به خاک نیست. استفاده از نام هلیا در این کتاب برای اولین بار در ایران صورت گرفته است. این نام که هیچگونه ریشه تاریخی ندارد از به هم ریختن کلمهی «الهی» توسط نادر ابراهیمی در مسیر سفرش از تهران به اصفهان، ساخته و ابداعشده است. هلیا که در زبان لاتین با نام هلیو خوانده میشود به معنای خورشید است. اما این نام در هیچیک از فرهنگ لغتهای فارسی دیده نشده است.
آفتاب در حجاب
درباره ی کتاب:
آفتاب در حجاب روایتی است از زندگی حضرت زینب. از کودکی تا عاشورا تا اسارت و تا وفات. اثری که ماندگاریاش از حال پیداست. رمانی که به پشتوانه تحقیقات دقیق و عالمانه تاریخی و روایی، به همه زوایای پنهان و آشکار زندگی و رفتار و درونیات حضرت زینب پرداخته است. شجاعی زبان روایتش را توی مخاطب انتخاب کرده، راوی دانای کلی است نامحدود که در تمام روایت حضرت زینب را مخاطب قرار داده و روایتش را پیش میبرد. فرمی که در ادبیات داستانی ایران نمونهاش کمتر دیده شده. داستان از کابوس حضرت زینب در کودکی آغاز میشود: چشمهای اشکآلودت را به پیامبر دوختی، لب برچیدی و گفتی:«خواب دیدم، خواب پریشان دیدم. دیدم که طوفان به پا شده است، طوفانی که دنیا را تیره و تار کرده است. طوفانی که مرا و همه چیز را به این سو و آن سو پرت میکند، طوفانی که چشم به بنیان هستی دارد. ناگهان در آن وانفسا چشم من به درختی کهنسال افتاد و دلم به سویش پرکشید…» داستان از این کابوس که گواه رحلت پیامبر است و شهادت مادر و پدر و… آغاز میشود و در انتهای کتاب باز به همین خواب پریشان میرسیم: «تعبیر شد خواب کودکیهای من پیامبر! و من اکنون با یک دنیا مصیبت و غربت تنها ماندهام…»
کشتی پهلو گرفته
درباره ی کتاب
سقای آب و ادب
درباره ی کتاب:
کتاب سقای آب و ادب ده فصل دارد: عباسِ علی. عباسِ امالبنین. عباسِ عباس. عباسِ سکینه. عباسِ مواسات. عباسِ زینب. عباسِ ادب. عباسِ حسین. عباسِ فرشتگان. عباسِ فاطمه.
غیر از فصل عباس ِفرشتگان، بقیه فصلها مانند کشتی پهلو گرفته و دیگر کتابهای سید مهدی شجاعی بر اساس کتابهای تاریخی و روایات و اسناد معتبر نوشته شده است. فصل فرشتگان اما انگار فصل شخصی سید مهدی شجاعی است. برداشت او و نگاهی نو به زندگی و شخصیت حضرت عباس(ع) که در مقاتل و کتب تاریخی کمتر به آن پرداخته شده است.
بر جاده های آبی سرخ
درباره ی کتاب:
داستان بلند "بر جاده های آبی سرخ "حکایت جوانمردی و رشادت دلاور مرد جنوبی گمنامی است به نام "میر مهنای دوغابی " هم او که خواب و آرامش را قریب یک دهه از استمارگران هلندی ، انگلیسی و پرتغالی و عثمانی ربودتا برای همیشه خلیج فارس از دستبرد اشغالگران در امان بماند نویسنده زنده یاد نادر ابراهیمی با پانزده سال مطالعه پیرامون زندگی این مبارز جنوبی وطن خواه به خوبی از عهده شناسایی و معرفی نهضت مقاومت وطن پرستانه میر مهنای دوغابی برآمده است من بیشتر آثار زنده یاد ابراهیمی را خوانده ام شاخصه آثار او حب وطن و وطن خواهی است وقتی با کش و قوس داستان همراه می شوی اش مبارزه و عشق به وطن در دل شخصیتها و قهرمانان جاری است .
در زمانه ما که کشورهای عربی خلیج نشین به بهانه های واهی خلیج فارس را دریک انحراف آشکار تاریخی خلیج عربی تعبیر می کنند این کتاب داستان واقعی دلاورمردان شجاع وطن پرستی است که از تمامی منفعت ها و خواسته های خود گذشتند تا خلیج فارس برای ایران و ایرانیان بماند .در صفحات آغازین داستان میر مهنا دریک اقدام انقلابی و نا باورانه پدرش "میر ناصر دوغابی"را که نوکر عناصر هلندی و انگلیسی را به ضرب گلوله می کشد .او با اتکا بر ایمان مردمی محبوبیتی کسب کرد که بسیاری از مردمان خطه جنوب نام فرزندانشان را به نام میر مهنا نام گذاری می کردند او از قانون " حمله مورچگان به ملخ " عبرت گرفته در یورش های بی امان شبانه اش کشتی های انگلیسی و عثمانی و هلندی را مورد تهاجم قرار داده که در بیشتر اوقات موفق می شد.
بازه زمانی داستانها مصادف است با حاکمیت شاهرخ میرزای کور چشم در بلاد خراسان و استیلای کریم خان زند براصفهان و شیراز و آزاد خان افغان برگستره شمال کشور (نیمه دوم قرن هجدهم میلادی) ، آنها هیچ حمایتی از میر مهنا ونهضت مردمی اش نمی کنند .او یکه و تنها دربرابر غارتگران می ایستد و مقاومت می کند
شیفتگی از خابیر ماریاس. پارسال از نمایشگاه خریدم و یکی از دوستام قبل از من خونده و تعریف کتابم خیلی شنیدم ترجمه مهسا ملک مرزبانه.
برادران کارامازوف که تابستون تو تخفیف پنجاه درصد سیبوک خریدم و خب دیگه نیاز به تعریف من نداره. جنایات و مکافاتش رو همون تابستون خوندم.
هرگز رهایم نکن از ایشی گورو هم یکی از چندین کتاب هدیه تولدمه که هن زنخوندم و قصد دارم عید بخونم.
کتاب نخونده زیاده ولی فعلا این سه تا اولویته.