بیگانه
دوشنبه, ۲۹ آبان ۱۳۹۶، ۱۰:۲۷ ب.ظ
دروغ گفتن فقط آن چیزی نیست که وجود ندارد.
افزون اینکه بیش از آنچه که هست، بگوییم و وقتی به حس آدمی ربط پیدا می کند، گفتن بیش از آنچه حس می شود است.
این کاری است که هر روز، همه ی ما در جهت آسان تر کردن زندگی، می کنیم. مورسو برخلاف آن طور که نشان می دهد، نمی خواهد زندگی را آسان کند. او همان چیزی را می گوید که هست. او نمی خواهد بر حس هایش نقاب بزند. و به همین دلیل جامعه خود را مورد تهدید می بیند.به طور مثال از او می خواهند که طبق روال همیشگی از جنایتی که کرده اظهار پشیمانی کند. او می گوید بیشتر حس ملال دارد تا حس یک پشیمانی واقعی و بیان این تفاوت جزیی او را محکوم می کند.
بخشی از مقدمه ی آلبرکامو بر کتاب بیگانه
ضمیمه: این پست
نتیجه: ترجمه ی لیلی گلستان
۹۶/۰۸/۲۹