Femme De Couleur

Woman of colour

Femme De Couleur

Woman of colour

پیام های کوتاه
  • ۲۳ اسفند ۹۵ , ۰۲:۴۱
    I Wonder
بایگانی

چند وقتیست که دیگر مطمئن شدم دوست خوبی نیستم! چون تقریبا همه را فراری داده ام! دوست خوبی نیستم که دیگر هیچ کدامشان حرفی برای گفتن به من ندارند! دوست خوبی نیستم که ففط وقتی سوالی دارند سراغم را می گیرند! مثل "ن" که امروز بعد از مدت ها پیام ندادن برای این فقط پیام داد که ازم بخواهد از داروخانه سوالی برایش بپرسم! قبل ترها فکر می کردم باقی بی وفا هستند ولی این روزها که دیگر هیچ کدامشان نه خبری می دهند و نه پیامی, دارم مطمئن می شوم که خودم لابد به درد دوستی نمی خورم که اگر هم نباشم هیچ تفاوتی ایجاد نمی کند! 

 چیزی سخت عوض شده در خودم هم! الان که می بینم به هیچ کدامشان نه راجع به کنکور و نه راجع به زبان و برنامه های مربوط به اش و نه راجع به تابستان بعد و نه راجع به حتی دل شکسته ام چیزی نگفته ام! حس کردم دیگر حوصله ام را ندارند! واینجاست که شروع می کنم به نگران شدن و ترسیدن وترسم هم بیشتر از این است که چقدر دارم به تنهایی عادت می کنم! به تنهایی سینما رفتن, خرید رفتن, باشگاه رفتن, استخر رفتن, آرایشگاه رفتن, چیزی خوردن, گشت زدن! همه و همه فقط با یک هندزفری!

۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۶ ، ۱۳:۳۲
حدیث

اینجا که ما در یک هوای بسیاار اواخر شهریوری طور و گررم داریم روزمان را سر می کنیم :/ 

چرا حالا که من رفتم پاپوش خریدم*__* من کی پاپوش هامو بپوشم پس :/

۱۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۹۶ ، ۱۵:۱۴
حدیث

هیچ گاه یک عاشق و دلباخته و کشته مرده ی گیم آو ثرونز را مسخره ننمایید! هیچ گاه اشتیاق و برق چشمانش را به هنگام حرف زدن از این سریال و بالاخص (؟) هیجانش را, مورد تمسخر قرار ندهید! و نگاهی عاقل اندر سفیهانه تحویلش ندهید! چرا که می رسد روزی که می بینید نشسته اید روبروی همان انسان عجیب الخلقه و حتی بیکار از نظرتان و دارید اشتیاقتان و هیجانتان از سریال را با او به اشتراک می گذارید !! 

+ گفتنیست کسی که همیشه بیکار و عجیب الخلقه تصور می شود شخص بنده هستم! و دوستان هم از اون دسته ی مقابل هستن همیشه :|

۱۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آبان ۹۶ ، ۲۲:۵۸
حدیث

همیشه کارهای خوب و نیاز به پشتکار برای ادامه ی مستمر شان را با افرادی که رودربایستی عمیقی در مقابلشان دارید, شروع کنید! چرا که فوقش یک روز رویتان بشود و بگویید درگیر سه قلوها هستید, دو روز رویتان بشود و بگویید سرتان درد می کند, دیگر آخررررش سه روز بشود و بتوانید پروژه را تعطیل کنید ولی قطع به یقین برای چهارمین بار دیگر رویتان نمی شود!! که چقدر هم خوب است! مثل امروز که چون فقط حال ندارید اگر بحث رودربایستی و این چیزها وسط نبود, می زدید باز برنامه را تعطیل می کردید :| ولی هررر جور شده می زنید دو تا پس کله خودتان و می نشینید و برنامه ی امروزتان را انجام می دهید و می فرستید و همچنان چیزی عقب نمی ماند :) 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آبان ۹۶ ، ۱۴:۵۰
حدیث

یک روز هم جاده را با رایحه/ طعم/ و یا همان نوای پلی لیست راننده سر کنیم, ها؟! 

به نظر شما 33 کیلومتر را می شود دوام آورد؟ :|

۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۶ ، ۱۱:۱۰
حدیث

من پشت درب منزل در انتظار رسیدن کلید :|

ضمنا خسته و کوفته هم هسدم :/

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۹۶ ، ۱۷:۲۴
حدیث

هیچ وقت فکر نمی کردم بشود مسئول باشگاهی را دوست داشت! مسئول های باشگاه همه شان یک جوری هستند, قبول دارید؟ مدام از تجهیز دوباره کردن باشگاه طفره می روند, باشگاه را به بهانه اینکه دوباره به یک روز نکشیده کثیف می شود, تمیز نمی کنند, وقتی هم تمیز می کنند مثل جغد شوم از بالای سرتان تکان نمی خورند تا مبادا جایی کثیف شود, خدا نکند دمبلی, چیزی یکهو از دستتان بیفتد که واویلا! خلاصه روی مخ و کاملا دوست نداشتنی :/ 

اما این باشگاه و خانم شیرمحمدی حسابش با همه جداست! همه را تک تک به اسم می شناسد, همیشه تک به تک با همه احوالپرسی می کند, همیشه به تمیز بودن و بهتر بودن باشگاه حساس است و برای رعایت کردن تمام قوانین باشگاه فقط یکبار از همگی خواهش می کند تا همه چیز را رعایت کنند و خوب همه هم کاااملا همه چیز را از تمیزی تا وسیله ها را سرجای خودشان گذاشتن و مواظب بودن و درست استفاده کردن , رعایت می کنند! به همین راحتی! شاید دوست داشتن خانم شیرمحمدی کلا اصل همه گیریست :)

و حالا شنبه ها, که خانم شیرمحمدی نیست و شبنم هست به جایش! باشگاه صفای همیشگی را ندارد! یک جورهای دلم اصلا برایش تنگ می شود! 

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۹۶ ، ۲۱:۲۳
حدیث

عدل صبح روزی که شما زودتر می زنید بیرون که به یکی دو کار قبل از کلاستان برسید, بله عدل همان روز قرار است یک محموله ی فووق سنگین هم منتقل کنند از پالایشگاه یا پتروشیمی یا نیروگاه (کدام مبدا بود دیگر نمی دانم) و بدین ترتیب خداحافظ سرعت زیاد و سلام تردد لاک پشتی :| فقط شانس آووردم به کلاسم رسیدم حالا یکی دو کار قبل از کلاس پیشکش!

عکس رو از نت برداشتم ولی خوب یه چیزی بود از این هم حتی بزررررگتر و البته کامل پوشونده شده بود :/

۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مهر ۹۶ ، ۱۵:۲۴
حدیث
مورد داشتیم نقل دهنش در طول ترم اینه که نمره که مهم نیست! نمره که ملاک تعیین سطح دانش نیست! بعد روز امتحان خودشو به خاطر همون نمره ای که مهم نیست با تقلب خفه می کنه! بعد یک امتحان که نمی تونه تقلب کنه و بالاخره یک نمره واقعی منصوب به خودش ازش شاهد می شیم, شکوا گونه و جامه به در کنان وسط گروه کلاسی تمااام باقی که تقلب کردن رو لو میده و ته صحبت ها هم اذعان می داره که بعضی ها با تقلب حق بقیه رو پایمال می کنن ! 

هعییییی خدایا! گاهی اوقات چقدر سکوت کردن و خانم ماندن و نرفتن و بعضی ها رو نشستن و روی بند پهن نکردن سخت است !!
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مهر ۹۶ ، ۰۰:۳۰
حدیث

اعجوبه تر از معلم این ترم, معلمی توی این سال ها, توی آموزشگاه نداشتم :| از این قرار که این خانم عزیز خیلی خوش خوشان هر جلسه میاد سر کلاس,  بدون هیچ مطالعه ای و سنجش خودش و اطمینان ازینکه اون مبحث رو تمام و کمال به یاد داره یا نه! که در اکثر مواقع به یاد نداره :| بعد وقتی اوضاع جوری میشه که می بینه کم آوورده, خیلی سریع ناراحت میشه و پرخاشگونه رو به ما می کنه که اصلا خوب نیست در این سطح باشین و همچین سوالی بپرسید :| 

مثل امروز که همگی در برابر موضوع پیش رومون صفر درصد دانش و اطلاعات داشتیم و تیچر عزیز شاید روزگاری صد در صد دانش داشته ولی خوب در اون لحظه هیچ یادش نبود :|  وقتی شمارگان سوالات چرا و چگونه ما سر به فلک کشید! خیلی شیک رو ترش کرد و رو به همگی مون گفت که مشکل از کمبود دانش خودمونه :| خوب که البته ما هم بی عارتر و سرخوش تر از خیلی حرف ها هستیم که به جایی بگیریم و برگشتیم جواب دادیم _ با خنده هم البته _ که خوب اگه دانش کافی داشتیم الان اینجا و سر این کلاس نبودیم و می دونیم دانش کافی نداریم  :دی 

خوب حدس بزنید چه شد, وقتی دید کنایه و رو ترش کردن های همیشگی اش هم موثر واقع نمی شود!؟ به بهانه زنگ خوردن گوشی اش _ که نه صدایی داشت و نه صفحه ای روشن شد_ رفت بیرون و سرچی نمود و رفرشی کرد اون ذهن وامونده را و برگشت و با انفجار دانشش بالاخره بعد از یک ساعت ما را روشن نمود !!

گفتنیست که عدل همون مبحث ساعت بعد جزو سوالی از سوالات امتحان بود که بارمی ده نمره ای داره :| [آیکون فامیل دور پوکرفیس] 

۱۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۶ ، ۱۵:۳۳
حدیث